part2
part2
مجبور شدم وارد بشم
از شدت استرس نفس کشیدن واسم سخت شده بود
نمیدونم چرا همیشه موضوعای ساده رو سخت میگرفتم
اینقد این پا اون پا کردم تا بالاخره رفتم
با استرس سلام کردم سریعا بدون اینکه
اجازه بدم مدیر حرف بزنه
تندتند گفتم خا.. خانم چیزه یعنی.. یعنی
من بخدا ساعت گذاشتما پاشدم دیدم
ساعت نه هست
حالا می.. میشه برم کلاس؟
خانم بیخیال بر خلاف تصورم گفت
باشه دختر اینهمه استرس واسه چیه
برو اما بار اخرت باشه
اروم به طوری که فقط خودم بفهمم گفتم: با.... باشه
مجبور شدم وارد بشم
از شدت استرس نفس کشیدن واسم سخت شده بود
نمیدونم چرا همیشه موضوعای ساده رو سخت میگرفتم
اینقد این پا اون پا کردم تا بالاخره رفتم
با استرس سلام کردم سریعا بدون اینکه
اجازه بدم مدیر حرف بزنه
تندتند گفتم خا.. خانم چیزه یعنی.. یعنی
من بخدا ساعت گذاشتما پاشدم دیدم
ساعت نه هست
حالا می.. میشه برم کلاس؟
خانم بیخیال بر خلاف تصورم گفت
باشه دختر اینهمه استرس واسه چیه
برو اما بار اخرت باشه
اروم به طوری که فقط خودم بفهمم گفتم: با.... باشه
۴.۸k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.