~•فرشته من•~
Part 15
از زبان جیمین•
درو باز کردم دیدم تهیونگ و جونگکوک بودن
ته: به به مبارک باشه هیونگگگگگگ
جیمین: زهر مار
کوک: ایش جای تشکرته؟
جیمین: خرمگسای معرکه
ته: وا چرا؟
جیمین: به تو چه
ا/ت: کیه؟
جیمین: دوتا خرمگس
ته: هیونگ
جیمین: مرض
کوک: مگه نمیدونی دم در نگه داشتن مهمون بده *جیمینو میزنه کنار میاد تو*
جیمین: بچه پر رو
ته: با اجازه
ا/ت: امادگی پزیرایی از مهمونو نداشتم
ته: اشکال نداره
کوک: ما خودمون از خودمون پزیرایی میکنیم (روشو برم)
ا/ت: شماها دیگه چقد پر رو این
ته: همینه که هست
جیمین: *میزنه پس کلش*درست حرف بزن کفتر (فوش دادن من...)
ته: باشه چرا خوشنت به خرج میدی؟
کوک: چرا تو یخچالت شیر موز نیست
ا/ت: چون شیرموز دوست ندارم
کوک:*ترس ناک نگا میکنه*
ا/ت: چته؟
کوک: خاک تو سرت
جیمین: دمپایی رو فرشیو برمیداره پرت میکنه تو سر کوک*
کوک: عاییی
جیمین: حقته
ته: خب به سلامتی کی ازدواج میکنین؟
جیمین: ازدواج؟
ا/ت: راس میگه دیگه •-•
جیمین: نه من پول دارم نه تو :)
ا/ت: منطقی بود
کوک: ینی واقعا فکر پولین؟
ا/ت&جیمین: اره
ته: منظورش اینه ما میتونیم با یه بشکن خودتونم تبدیل به پول کنیم 🙂
ا/ت: عه واقعا
کوک: بله ولی اصن پول واسه چیه
ته: اینم حرفیه... فقط بگین کی میخواین ازدواج کنین ما تدارکاتو انجام میدیم
(
احساس میکنم ابکی شد
)
ا/ت: هفته ی دیگه
جیمین: هرچی ا/ت بگه( چرا حس میکنم خیلی لوس بازس در میارن)
ته: اوکی 👌
••••••••••••••
منتظر باشین پارت بعد اکلیلیتون میکنم
از زبان جیمین•
درو باز کردم دیدم تهیونگ و جونگکوک بودن
ته: به به مبارک باشه هیونگگگگگگ
جیمین: زهر مار
کوک: ایش جای تشکرته؟
جیمین: خرمگسای معرکه
ته: وا چرا؟
جیمین: به تو چه
ا/ت: کیه؟
جیمین: دوتا خرمگس
ته: هیونگ
جیمین: مرض
کوک: مگه نمیدونی دم در نگه داشتن مهمون بده *جیمینو میزنه کنار میاد تو*
جیمین: بچه پر رو
ته: با اجازه
ا/ت: امادگی پزیرایی از مهمونو نداشتم
ته: اشکال نداره
کوک: ما خودمون از خودمون پزیرایی میکنیم (روشو برم)
ا/ت: شماها دیگه چقد پر رو این
ته: همینه که هست
جیمین: *میزنه پس کلش*درست حرف بزن کفتر (فوش دادن من...)
ته: باشه چرا خوشنت به خرج میدی؟
کوک: چرا تو یخچالت شیر موز نیست
ا/ت: چون شیرموز دوست ندارم
کوک:*ترس ناک نگا میکنه*
ا/ت: چته؟
کوک: خاک تو سرت
جیمین: دمپایی رو فرشیو برمیداره پرت میکنه تو سر کوک*
کوک: عاییی
جیمین: حقته
ته: خب به سلامتی کی ازدواج میکنین؟
جیمین: ازدواج؟
ا/ت: راس میگه دیگه •-•
جیمین: نه من پول دارم نه تو :)
ا/ت: منطقی بود
کوک: ینی واقعا فکر پولین؟
ا/ت&جیمین: اره
ته: منظورش اینه ما میتونیم با یه بشکن خودتونم تبدیل به پول کنیم 🙂
ا/ت: عه واقعا
کوک: بله ولی اصن پول واسه چیه
ته: اینم حرفیه... فقط بگین کی میخواین ازدواج کنین ما تدارکاتو انجام میدیم
(
احساس میکنم ابکی شد
)
ا/ت: هفته ی دیگه
جیمین: هرچی ا/ت بگه( چرا حس میکنم خیلی لوس بازس در میارن)
ته: اوکی 👌
••••••••••••••
منتظر باشین پارت بعد اکلیلیتون میکنم
۲۴.۴k
۰۵ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.