پارت یازدهم:ادرار

=تریاک میزنی گتو ؟؟
○نه چطور مگه؟
=اخه با این داستانی که تو تعریف کردی پشمای پرستار هم ریخت .
○ خب تو گفتی حوصلت سر رفته منم برات داستان گفتم بد کردم 😁
@ خب دیگه حرف زدن بسه رامن خریدم بیاین بخورین 🍛🍜🍝🥣
○بزار من کمکت کنم 😳
=ممنونم گتو
برش زمانی ** بعد از خوردن غذا

=اه ساتورو ممنون خیلی چسبید
اون آب رو میدی من ؟
@ اره بیا..
=انقدر تشنم بود دو سه قورت بزرگ آب رو دادم دیدم مزه عن دستشویی میده
یه دفعه خانم پرستار گفت:¥ این بطری قرمز که این جا گذاشتم کجاست آقایون؟؟
=مگه آب نبود توش ؟؟
ولی مزه گوه میداد
¥نگو که خوردینش😨😨😨
=اره
¥توش ا..د..ر..ا..ر بود آقایون
=دست خودم نبود ساتورو جلوم بود تا گفت ادرار هر چی تو معدم بود رو سر ساتورو خالی کردم 🤮🤢🤮🤢
@ عالی شد لباسم اضافه‌ هم با خودم نیاوردم همین یکی دیگه کم بود
تو خوبی امیکو ؟
= اون سطل آشغال رو بده بازم هست
@ یا خدااااا بیا این بگیر تا دوباره ریده نشده بهم 😆😆
¥الان من چیکار کنم ؟؟؟
@ خانم الان باید من این سوال رو بپرسم !!!
¥خانم بیا این قرص رو بخور تا با ادرارت آلودگی بیاد بیرون
○عجب ادرار تو ادراری شد 🤣🤣🤣🤣🤣
=بی زحمت در تالار اندیشه ببند 😡😡😡
برش زمانی ****خونه
@ اگه میشه بیام تو اتاق تو بخوابم امیکو ( تاکید می‌کنم برادر خواهرن منحرفففف نباشیدددد😡🤬😡🤬👿👿)
=برای چی ؟
@ دوست ندارم بگم
=باشه
+دوستان بخاطر انابل بود نگران نباشید تخت دو نفره بود.= تا صبح ساتورو مثل خرس خرو پف می‌کرد و داشت خواب هفتاد پادشاه می دید من تا صبح از دست صدای خرو پفش نتونستم بخوابم
وای خدا منو از دست این خرس گریزلی نجات بده
یه بالش برداشتم انداختم روی کلش تا صدای خرو پفش کم بشه
خدا رو شکر حد اقل الان میتونم کپه مرگم رو
بزارم

چطور بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟