پارت اخر
پارت اخر
_:خواهش میکنم بیا پایین عزیزم
ش:تو رو جون من بیا
+:(گریه)
پاهام شل شد و افتادم تو بغل بابام و چشمام سیاهی رفت
نامی ویو:چرا تکون نمیخوره؟خوابه؟نه
_:عزیزم بیدار شو خواهش مسکنم با توام
بغلش کردم و گذاشتمش تو ماشین و به سمت بیمارستان راه افتادم
پرش زمانی:بیمارستان
دکتر:حالشون خوبه فقط بهشون شوک وارد شده و باید خیلی مراقبشون باشین
ش:ممنون.نامجون؟
_:همش تقصیر منه من پدر افتضاحیم نه؟ اون منو نمیبخشه
ش: میبخشه اون دل خیلی مهربونی داره.
+:بابا؟
_: عزیزم خوبی؟ منو میبخشی
+:اهوم اما مگه کاری کردی که ببخشمت بابا بیا بریم خونه.
_:حتما عزیزم میرم ترخیصتو بگیرم
پرش زمانی:یک سال بعد. ا.ت ویو:
یک سال از اون ماجرا گذشته و سرطان من خوب شده
با زنگ در از فکر در اومدم و رخ عمویان زیباو هندسامم پیدا شد
the and.
_:خواهش میکنم بیا پایین عزیزم
ش:تو رو جون من بیا
+:(گریه)
پاهام شل شد و افتادم تو بغل بابام و چشمام سیاهی رفت
نامی ویو:چرا تکون نمیخوره؟خوابه؟نه
_:عزیزم بیدار شو خواهش مسکنم با توام
بغلش کردم و گذاشتمش تو ماشین و به سمت بیمارستان راه افتادم
پرش زمانی:بیمارستان
دکتر:حالشون خوبه فقط بهشون شوک وارد شده و باید خیلی مراقبشون باشین
ش:ممنون.نامجون؟
_:همش تقصیر منه من پدر افتضاحیم نه؟ اون منو نمیبخشه
ش: میبخشه اون دل خیلی مهربونی داره.
+:بابا؟
_: عزیزم خوبی؟ منو میبخشی
+:اهوم اما مگه کاری کردی که ببخشمت بابا بیا بریم خونه.
_:حتما عزیزم میرم ترخیصتو بگیرم
پرش زمانی:یک سال بعد. ا.ت ویو:
یک سال از اون ماجرا گذشته و سرطان من خوب شده
با زنگ در از فکر در اومدم و رخ عمویان زیباو هندسامم پیدا شد
the and.
۲.۲k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.