دوباره برمیگردم/پارت4
(((((بعد دنس/پشت صحنه)))))
رینا:رفتن رو کول باجی*من دیگع حال ادامه دادن ندارم
باجی:خندیدن*تازه الان باید رستوران برو تو ورزشگاه دوش بگیر لباسای اضافی ای که اوردمو بپوش
رینا:ناراحتم(خسته)آخه خیلی از بچه های مامان باباشون اومدن ولی مال من نه o(╥﹏╥)o
باجی:ولی من که پیشتم
رینا:محکم تر چسبیدن به باجی*خوشالم که پیشمی
••••••••شب توی رستوران••••••••
چیفویو،رینا:عاییییییی خسته شدمممم (ᗒᗩᗕ)
باجی:انداختن دستش رو گردن رینا و چیفویو*خسته نباشین
مایکی:نام نام(خوردن دوریاکی)عالی بودین
دراکن:با دهن پر حرف نزن
میتسویا:بزنم تو ذوقتون؟فردا عین صگ باید تمرین کنین
رینا:واسه چییییییییییییییی
کازو:دعوا با والهالا
باجی:تمرین نمیخواد که توعم ما مبارزمون عالیه
رینا:در حال خوردن موچی*نام نام...عارع راس...نام نام..میگه
•••••••••شب توی خونه••••••••
باجی:رینا تو دعوا با والهالا اگع آسیب ببینی دیگع نمیزارم مبارزه بریا
رینا:خیله خب فمیدم دوسم داری*دراز کشیدن بغل باجی*
باجی:بهم ریختن موهای رینا*شیطون
••••••••فردا صبح••••••••
رینا:نی_چان بریم خرید؟
باجی:لباساتو بپوش
رینا:چشمممم(پوشیدن یه دامن اندازه متوسط با یه لباس یقه آستینی)
باجی:(پوشیدن یه شلوار کارگو و یه تیشرت لانگ)
رینا:بریممم
باجی:سوار موتور شدن*رینا بشین تند میخوام برم محکم بچسب بهم
رینا:اوهوم*محکم چسبیدن به باجی*
باجی:رفتن با سرعت 240*
••••••••داخل مرکز خرید••••••••
رینا:باجییی اینو میخوام
باجی:منم اون هودیهههه
رینا:بریم داخل مغازه*
••••••••بعد خرید/جلوی بستنی فروشی••••••••
باجی:عاییی خیلیی خرید کردیم تو ده تا کراپ و شیش تا شلوار و سه تا کفش و دوتا کلاه گرفتی
رینا:توعم یه عالمه پوستر و لانگ و هودی گرفدی
باجی:بستنی چه طعمی میخوای؟
رینا:هوممممم موزی شکلاتی
••••••••فردا/روز دعوا با والهالا/محل دعوا••••••••
(فعلا در خماری بمانید😂
خدایی چقد خوبم تو یه روز چارتا پارت دادمممم)
رینا:رفتن رو کول باجی*من دیگع حال ادامه دادن ندارم
باجی:خندیدن*تازه الان باید رستوران برو تو ورزشگاه دوش بگیر لباسای اضافی ای که اوردمو بپوش
رینا:ناراحتم(خسته)آخه خیلی از بچه های مامان باباشون اومدن ولی مال من نه o(╥﹏╥)o
باجی:ولی من که پیشتم
رینا:محکم تر چسبیدن به باجی*خوشالم که پیشمی
••••••••شب توی رستوران••••••••
چیفویو،رینا:عاییییییی خسته شدمممم (ᗒᗩᗕ)
باجی:انداختن دستش رو گردن رینا و چیفویو*خسته نباشین
مایکی:نام نام(خوردن دوریاکی)عالی بودین
دراکن:با دهن پر حرف نزن
میتسویا:بزنم تو ذوقتون؟فردا عین صگ باید تمرین کنین
رینا:واسه چییییییییییییییی
کازو:دعوا با والهالا
باجی:تمرین نمیخواد که توعم ما مبارزمون عالیه
رینا:در حال خوردن موچی*نام نام...عارع راس...نام نام..میگه
•••••••••شب توی خونه••••••••
باجی:رینا تو دعوا با والهالا اگع آسیب ببینی دیگع نمیزارم مبارزه بریا
رینا:خیله خب فمیدم دوسم داری*دراز کشیدن بغل باجی*
باجی:بهم ریختن موهای رینا*شیطون
••••••••فردا صبح••••••••
رینا:نی_چان بریم خرید؟
باجی:لباساتو بپوش
رینا:چشمممم(پوشیدن یه دامن اندازه متوسط با یه لباس یقه آستینی)
باجی:(پوشیدن یه شلوار کارگو و یه تیشرت لانگ)
رینا:بریممم
باجی:سوار موتور شدن*رینا بشین تند میخوام برم محکم بچسب بهم
رینا:اوهوم*محکم چسبیدن به باجی*
باجی:رفتن با سرعت 240*
••••••••داخل مرکز خرید••••••••
رینا:باجییی اینو میخوام
باجی:منم اون هودیهههه
رینا:بریم داخل مغازه*
••••••••بعد خرید/جلوی بستنی فروشی••••••••
باجی:عاییی خیلیی خرید کردیم تو ده تا کراپ و شیش تا شلوار و سه تا کفش و دوتا کلاه گرفتی
رینا:توعم یه عالمه پوستر و لانگ و هودی گرفدی
باجی:بستنی چه طعمی میخوای؟
رینا:هوممممم موزی شکلاتی
••••••••فردا/روز دعوا با والهالا/محل دعوا••••••••
(فعلا در خماری بمانید😂
خدایی چقد خوبم تو یه روز چارتا پارت دادمممم)
۱.۲k
۱۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.