فرشته ی نجات پارت ۲۰
&: با اجازه ی کی؟!
_: خودم
&:( زد تو گوشش )
_: هر گوهی میخوای بخور فردا میخوام طلاق بگیرم داریم(چه مین هنوز نرفته دلش نمیومد یونا رو تنها بزاره و وقتی یونا رو میزد اعصبی میشد)
+: تو چطور جرأت میکنن باهاش اینطوری رفتار کنی؟!ها؟!(داد)
&: شوهرشم پس حق دارم بعد تو کی باش
+: کم کم میفهمی منتظر باش....یونا خوبی؟!
_: اره من خوبم حالا هم برو میخوام برم بالا
+: باشه...کاری داشتی خبرم کن
_: باشه
یونا ویو:
من با این روانی ازدواج کردم و ۶ ساله بدبختم فردا برای طلاق گرفتن وقت داشتم میخواستم زندگیم و برای بار سوم شروع کنم رفتم ناهار برای خودم و اون خر درست کردم و خوردم بعدشم رفتم نشستم رو مبل
&: عزیزم از قصد نزدم
_: ....
&: یونا
_: بس کن تا همین الانم زیادی تحملت کردم ۶ ساله همینه حالا هم گورت و گم کن فردا ساعت نه لوکیشنم برات میفرستم
&: میخوای زنگ مامانت بزنم
_: منتظرم میدونی منم چیکار میکنم به علت آزار جنسی قبل از ازدواج دوتای دستت و میزارم تو دستای پلیس
&: تو عه فسقلی پس می خوای منم به جرم خیانت بدمت پلیس اون مرده چی میگفت اونجا؟!
_: اولن هیچ مدرکی نیس دومن نه که تو خیانت نکردی تازه من مدرک هم دارم
&: دختریکه ی چش سفید
_: هرچی میخوای بگو
خوابیدم و صبح بیدار شدم و رفتم همونجا تا اونم اومد طلاقم و گرفتم و بالاخره حس کردم آزاد شدم حلقه و انداختم بالا و تو خیابون قر دادم
+: سلاااام
_: تو اینجا چیکار میکنی؟!(متعجب)
+: منم دیگه
+: بالاخره مال خودم شدی
_: بزار نیم ساعت شه
+: فک کنم حدود ۳۱ ثانیه هست که نیم ساعت شده
_: واو
_: خودم
&:( زد تو گوشش )
_: هر گوهی میخوای بخور فردا میخوام طلاق بگیرم داریم(چه مین هنوز نرفته دلش نمیومد یونا رو تنها بزاره و وقتی یونا رو میزد اعصبی میشد)
+: تو چطور جرأت میکنن باهاش اینطوری رفتار کنی؟!ها؟!(داد)
&: شوهرشم پس حق دارم بعد تو کی باش
+: کم کم میفهمی منتظر باش....یونا خوبی؟!
_: اره من خوبم حالا هم برو میخوام برم بالا
+: باشه...کاری داشتی خبرم کن
_: باشه
یونا ویو:
من با این روانی ازدواج کردم و ۶ ساله بدبختم فردا برای طلاق گرفتن وقت داشتم میخواستم زندگیم و برای بار سوم شروع کنم رفتم ناهار برای خودم و اون خر درست کردم و خوردم بعدشم رفتم نشستم رو مبل
&: عزیزم از قصد نزدم
_: ....
&: یونا
_: بس کن تا همین الانم زیادی تحملت کردم ۶ ساله همینه حالا هم گورت و گم کن فردا ساعت نه لوکیشنم برات میفرستم
&: میخوای زنگ مامانت بزنم
_: منتظرم میدونی منم چیکار میکنم به علت آزار جنسی قبل از ازدواج دوتای دستت و میزارم تو دستای پلیس
&: تو عه فسقلی پس می خوای منم به جرم خیانت بدمت پلیس اون مرده چی میگفت اونجا؟!
_: اولن هیچ مدرکی نیس دومن نه که تو خیانت نکردی تازه من مدرک هم دارم
&: دختریکه ی چش سفید
_: هرچی میخوای بگو
خوابیدم و صبح بیدار شدم و رفتم همونجا تا اونم اومد طلاقم و گرفتم و بالاخره حس کردم آزاد شدم حلقه و انداختم بالا و تو خیابون قر دادم
+: سلاااام
_: تو اینجا چیکار میکنی؟!(متعجب)
+: منم دیگه
+: بالاخره مال خودم شدی
_: بزار نیم ساعت شه
+: فک کنم حدود ۳۱ ثانیه هست که نیم ساعت شده
_: واو
۲.۱k
۱۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.