♪¶•^[𝐣𝐤]^•¶♪
♪¶•^[𝐣𝐤]^•¶♪
𝕡𝕒𝕣𝕥:𝟜
تک تک اجزای صورتش رو با هیجان میبوسید
اجازه ی حرف زدن به نباتش نمیداد
به سمت گردنش رفت،دوست نداشتبا نباتش بدون اجازش کاری کنه!
پس فقط با بوسیدن گردنش صورتش خودشو راحت کرد
بی وقفه گونه هاش،لب هاش،چشم هاش،تمام اجزای صورتش رو میبوسید
𝕛𝕜:!!تو..تو مزه ی نبات میدی
لبخندی رو لب های ملودی کاشت
این دفعه بو*سه ای طولانی رو شروع کرد،انگار هنوز از طعم لباش سیر نشده بود
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:ک..کو..ک ب..سه
بزور لب زد،جئون از کارش دست برداشت
𝕛𝕜:هرچی نباتم بگه
موهای نباتش رو به پشت گوشش هدایت کرد
سرش رو دست میکشید و بهش خیره بود
تو دلش تحسینش میکرد! زیبایی نبات کوچولوش بیش از حد بود
دیگه نتونست طاقت بیاره،لب زد
𝕛𝕜:تو..خیلی زیبایی دخترم
ملودی از کارایی که جئون میکرد تعجب زده بود.
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:!دیگه مطمئنم که دوستم داری
با لبخند به دختر خیره شد
𝕛𝕜:فکر کنم نمیشه اسمش رو دوست داشتن گذاشت
با بُهت بهش نگاه کرد،گیج ازش پرسید
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:ی..یعنی دوستم نداری؟
شاهد بغض کردن نباتش شده بود،دلش به درد اومده بود
اما از خنگ بودن نباتش خندش گرفته بود
𝕛𝕜:احمق!منظورم این بود بیش از حد دوستت دارم
با دست هاش چشم های اشکیش رو مالوند
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:منم دوستت دارم
همین بود! جوابی که سالهای سال منتظرش بود
از خوشحالی بال درآورده بود
بو*سه ای سطحی به لب های ملودی زد
𝕛𝕜:پس،حاضری دوست دخترمبشی..و در آینده همسرم؟
ادامه دارد....
قلبم اکلیلیه😭✨
پارت بعد پارت آخره🥲🫶🏻
حمایت کنیداا🌚🫴🏻
𝕡𝕒𝕣𝕥:𝟜
تک تک اجزای صورتش رو با هیجان میبوسید
اجازه ی حرف زدن به نباتش نمیداد
به سمت گردنش رفت،دوست نداشتبا نباتش بدون اجازش کاری کنه!
پس فقط با بوسیدن گردنش صورتش خودشو راحت کرد
بی وقفه گونه هاش،لب هاش،چشم هاش،تمام اجزای صورتش رو میبوسید
𝕛𝕜:!!تو..تو مزه ی نبات میدی
لبخندی رو لب های ملودی کاشت
این دفعه بو*سه ای طولانی رو شروع کرد،انگار هنوز از طعم لباش سیر نشده بود
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:ک..کو..ک ب..سه
بزور لب زد،جئون از کارش دست برداشت
𝕛𝕜:هرچی نباتم بگه
موهای نباتش رو به پشت گوشش هدایت کرد
سرش رو دست میکشید و بهش خیره بود
تو دلش تحسینش میکرد! زیبایی نبات کوچولوش بیش از حد بود
دیگه نتونست طاقت بیاره،لب زد
𝕛𝕜:تو..خیلی زیبایی دخترم
ملودی از کارایی که جئون میکرد تعجب زده بود.
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:!دیگه مطمئنم که دوستم داری
با لبخند به دختر خیره شد
𝕛𝕜:فکر کنم نمیشه اسمش رو دوست داشتن گذاشت
با بُهت بهش نگاه کرد،گیج ازش پرسید
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:ی..یعنی دوستم نداری؟
شاهد بغض کردن نباتش شده بود،دلش به درد اومده بود
اما از خنگ بودن نباتش خندش گرفته بود
𝕛𝕜:احمق!منظورم این بود بیش از حد دوستت دارم
با دست هاش چشم های اشکیش رو مالوند
𝕄𝕖𝕝𝕠𝕕𝕚:منم دوستت دارم
همین بود! جوابی که سالهای سال منتظرش بود
از خوشحالی بال درآورده بود
بو*سه ای سطحی به لب های ملودی زد
𝕛𝕜:پس،حاضری دوست دخترمبشی..و در آینده همسرم؟
ادامه دارد....
قلبم اکلیلیه😭✨
پارت بعد پارت آخره🥲🫶🏻
حمایت کنیداا🌚🫴🏻
۱.۸k
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.