منو یادت میاد ؟
پارت ۳
( بعد از ظهر )
سریع به اتاقم برگشتم چون همهی لباسام داخل چمدون بود ، چمدون باز کردم و هودیمو بیرون آوردم ( اسلاید دوم )
یه میکاپ ساده کردم کلاه هودیمو سرم کردم و موهامو دو طرف شونههام آزاد رها کردم
تو آینه به خودم نگاه کردم : خوبه خوبه زیاد افسرده به نظر نمیرسم
رفتم پایین بابا خونه نبود مامان تو پذیرایی داشت قوه میخورد تا منو دید گفت : کجا ؟؟
- میرم پیش دوستام ازشون خداحافظی کنم
م : باشه ولی دیر نکن پرواز امشبه
- میدونم خدافظ
م : خدافظ
از خونه اومدم بیرون به بادیگارد گفتم ماشین خودم رو بباره ( اسلاید سوم ) جون عجب ماشین خفنی دارم سوار شدم و رفتم به کافه همیشگیمون
.
.
.
چند دقیقه بود منتظر بودم تا دوتا شون وارد شدن
سانا : سلام خر من چطوره
- بیشعور خر خودتی
مونا : مثلا منم چغندرم
- سلام مونا جان خوبی
س : امروز یه چیزیت شده بگو ببینم
م : راست میگه قبلنا کلی با این حرفا مسخره بازی در میاوردی الانم هیچ چیشده
- شماها یه نفسی بگیرید من میگم
سانا و مونا : بگو بگو
- خودتون میدونین که من بخاطر مشکلات حافظم پیش دکترای زیادی رفتم اما جوابی نگرفتم الانم میخوام برم کره اونجا یه دکتر هست که احتمالا اون بتونه کاری بکنه
س : چی بگم از یه طرف خوشحالم از یه طرف ناراحت
م : منم ولی نگران نباش بلاخره حالت خوب میشه
- امیدوارم
بعد از نگاه کردن به کلی مسخره بازی اون دوتا و خداحافظی باهاشون سوار ماشین شدم و برگشتم خونه
.
.
وارد خونه شدم و یه سلام سر سری تحویل مامان بابا دادم و رفتم اتاقم پرواز ساعت ۲ شب پس تا اون موقع بهتره بخوابم هودیمو رو با لباس خواب ( اسلاید چهارم ) عوض کردم و خودمو پرت کردم رو تخت
(۱۲:۳۰شب)
ادامه دارد
عاشقتونم ❤
حمایت یادتون نره
این چند پارت ویو آلاست بعد اینکه رسیدن کره ویو یونگی هم میزارم چون یونگی فعلا ویو مهمی نداره
( بعد از ظهر )
سریع به اتاقم برگشتم چون همهی لباسام داخل چمدون بود ، چمدون باز کردم و هودیمو بیرون آوردم ( اسلاید دوم )
یه میکاپ ساده کردم کلاه هودیمو سرم کردم و موهامو دو طرف شونههام آزاد رها کردم
تو آینه به خودم نگاه کردم : خوبه خوبه زیاد افسرده به نظر نمیرسم
رفتم پایین بابا خونه نبود مامان تو پذیرایی داشت قوه میخورد تا منو دید گفت : کجا ؟؟
- میرم پیش دوستام ازشون خداحافظی کنم
م : باشه ولی دیر نکن پرواز امشبه
- میدونم خدافظ
م : خدافظ
از خونه اومدم بیرون به بادیگارد گفتم ماشین خودم رو بباره ( اسلاید سوم ) جون عجب ماشین خفنی دارم سوار شدم و رفتم به کافه همیشگیمون
.
.
.
چند دقیقه بود منتظر بودم تا دوتا شون وارد شدن
سانا : سلام خر من چطوره
- بیشعور خر خودتی
مونا : مثلا منم چغندرم
- سلام مونا جان خوبی
س : امروز یه چیزیت شده بگو ببینم
م : راست میگه قبلنا کلی با این حرفا مسخره بازی در میاوردی الانم هیچ چیشده
- شماها یه نفسی بگیرید من میگم
سانا و مونا : بگو بگو
- خودتون میدونین که من بخاطر مشکلات حافظم پیش دکترای زیادی رفتم اما جوابی نگرفتم الانم میخوام برم کره اونجا یه دکتر هست که احتمالا اون بتونه کاری بکنه
س : چی بگم از یه طرف خوشحالم از یه طرف ناراحت
م : منم ولی نگران نباش بلاخره حالت خوب میشه
- امیدوارم
بعد از نگاه کردن به کلی مسخره بازی اون دوتا و خداحافظی باهاشون سوار ماشین شدم و برگشتم خونه
.
.
وارد خونه شدم و یه سلام سر سری تحویل مامان بابا دادم و رفتم اتاقم پرواز ساعت ۲ شب پس تا اون موقع بهتره بخوابم هودیمو رو با لباس خواب ( اسلاید چهارم ) عوض کردم و خودمو پرت کردم رو تخت
(۱۲:۳۰شب)
ادامه دارد
عاشقتونم ❤
حمایت یادتون نره
این چند پارت ویو آلاست بعد اینکه رسیدن کره ویو یونگی هم میزارم چون یونگی فعلا ویو مهمی نداره
۶.۱k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.