قدرت پارت 7
که کسی اذیتت کنه
شب شد داشتم با جونگ کوک شام میخوردم که گفت: فکر کردی
ا. ت: آره
جونگ کوک: خب نتیجه
ا. ت: قبول میکنم درخواستتو
جونگ کوک: واقعاااااااااااااااااااااااااااااااااا
ا. ت: اره
دستمو گرفتم
ا. ت : ولی اگه یکاری کنی که عصبی شم بهت رحم نمی کنم
جونگ کوک: من غلط بکنم
ا. ت ؛ : خوبه
جونگ کوک به پسرا گفت
راوی : و به خوبی و خوشی زندگی کردن
وو.... تمام
**✿❀ ❀✿**
میدونم بدش شد
این چند روز حالم بد بود
ایده یه فیک چند پارتی بدید
هرچی بگید حق دارید
شب شد داشتم با جونگ کوک شام میخوردم که گفت: فکر کردی
ا. ت: آره
جونگ کوک: خب نتیجه
ا. ت: قبول میکنم درخواستتو
جونگ کوک: واقعاااااااااااااااااااااااااااااااااا
ا. ت: اره
دستمو گرفتم
ا. ت : ولی اگه یکاری کنی که عصبی شم بهت رحم نمی کنم
جونگ کوک: من غلط بکنم
ا. ت ؛ : خوبه
جونگ کوک به پسرا گفت
راوی : و به خوبی و خوشی زندگی کردن
وو.... تمام
**✿❀ ❀✿**
میدونم بدش شد
این چند روز حالم بد بود
ایده یه فیک چند پارتی بدید
هرچی بگید حق دارید
۶.۴k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.