فلش بک به 1 ماه بعد
فلش بک به 1 ماه بعد
ا/ت ویو
یه ماه گذشت و ما امتحانات میان ترممون رو دادیم
@اَهههه آخه یکی نیست بره به رئیس دانشگاه بگه آخه نکبتِ نفهم امروز که کریسمسه باید جواب امتحانات رو بدی اورانگوتانه بی فرهنگ !
آها امروز کریسمسه در جریان باشید
_سوفی
@بنال
_آه...آیییی..اوف..آخخ
با چشمای گرد شده برگشت
سمتم
@جن دارن میکننت ؟
_نچ گفتی بنال منم ناله کردم
@کصافته بوزینه ک..
داشت فحشم میداد که الیزا پابرهنه پرید وسط فحشام
*ببندید یه دقیقه دیگه جوابا مویاد
اونم بیخیال فحش شد و چشم دوخید به صفحه ی لبتاب
@هیییی اومد
بچه ها عین وحشی های امازونی حمله کردن سمت لبتابم
_آرام بابا لبتابم بشکنه پولش رو از حلقومتون میکشم بیرون
* خوبه به لطف کوک میلیارد میلیارد پول داری (قبلا که ا/ت توکار مافیا بود یه بار دادن یه عالمه پول گرفتن که چند میلیاردش ماله ا/ت شد)
یه لبخند زدم که همه ی دندونام معلوم شد
*آخ جون قبول شدم
همونجور که رو مبل 3 نفره دراز کشیده بودم مثله خودش گفتم
_آخ جون شام مفت افتادم
دیدم عین گیجا نگا میکنه
_منگل قبول شدی باید شیرینی بدی
یه جور چپ چپ نگاه کرد که گرخیدم
_هوا چقدر خوبه
و یه نفس عمیق کشیدم
@منگل جان تو نمیخای بدونی قبل شدی یا نه
_بیخی سوفی مهم نی
@چیییییی
_خب چرا جیغ میزنیبگو بینم قبول شدم
@من نمیفهمم تو که اصن روی کتاب رو تو طول سال باز نمیکنی چطور همه رو نمره کامل گرفتی
_حیحی
نگاهی به ساعت گوشیم انداختم و یه جیغ فرا بنفش کشیدم
_وای الهی برید زیر تریلی 18 چرخ دیر شد بعد دویدم تو حموم خودمو گربه شور کردم و حوله رو دورم پیچیدم و رو صندلی میزم نشست یه آرایش لایت دخترونه رو صورتم نشوندم موهام با سشوار خشک کردم لباسای تو عکسو پوشیدم و رفتم بیرون
_مشنگای خودم کجایین؟
که همشون از اتاق دراومدن
*عسیسم عیده ها ختم نی که سرتا پا مشکی پوشیدی
_بیخی باو من مشکی دوس دارم
راستم میگفت همشون رنگی پوشیدن فقط بنده مشکی پوشیدم صدای زنگ در اومد
_من باز میکنم(عربده)
درو باز کردم که کوک در پشت در نمایان شد
(ادبی حرف زدنت تو حلق کوک)
جوابی به وجدان نفهمم ندادم که خودش گمشود
پریدم بغلش
_کوکییییییییی
☆سلام
_علیک دلم برات تنگیده بود
☆خوبه فقط دوهفته ندیدیم
_اصن لامصب احساسات ازت چکه میکنه
☆نمیزاری بیام تو؟
_نچ اول کادومو بده
☆میدونستی خعلی پر رویی؟
_عسیسم نظر لطفته حالا رد کن بیا
خندید و جعبه ی خوجل رو بهم داد رفتم کنار
_حالا بفرمایید تو
رفت تو منم درو بستم و در جعبه رو باز کردم که یه سوییچ توش بود یکم دقت کردم دیدم سوییچ موتوریه که خیلی دوس داشتم اما خیلی گرون بود نتونستم بخرمش یه جیغ بنفش از خوشحالی زدم و پریدم ماچش کردم
_کوکییییی من فدای فیس خرگوشیت بشم
بعد با سرعت نور دویدم تو پارکینگ
#فیک
ا/ت ویو
یه ماه گذشت و ما امتحانات میان ترممون رو دادیم
@اَهههه آخه یکی نیست بره به رئیس دانشگاه بگه آخه نکبتِ نفهم امروز که کریسمسه باید جواب امتحانات رو بدی اورانگوتانه بی فرهنگ !
آها امروز کریسمسه در جریان باشید
_سوفی
@بنال
_آه...آیییی..اوف..آخخ
با چشمای گرد شده برگشت
سمتم
@جن دارن میکننت ؟
_نچ گفتی بنال منم ناله کردم
@کصافته بوزینه ک..
داشت فحشم میداد که الیزا پابرهنه پرید وسط فحشام
*ببندید یه دقیقه دیگه جوابا مویاد
اونم بیخیال فحش شد و چشم دوخید به صفحه ی لبتاب
@هیییی اومد
بچه ها عین وحشی های امازونی حمله کردن سمت لبتابم
_آرام بابا لبتابم بشکنه پولش رو از حلقومتون میکشم بیرون
* خوبه به لطف کوک میلیارد میلیارد پول داری (قبلا که ا/ت توکار مافیا بود یه بار دادن یه عالمه پول گرفتن که چند میلیاردش ماله ا/ت شد)
یه لبخند زدم که همه ی دندونام معلوم شد
*آخ جون قبول شدم
همونجور که رو مبل 3 نفره دراز کشیده بودم مثله خودش گفتم
_آخ جون شام مفت افتادم
دیدم عین گیجا نگا میکنه
_منگل قبول شدی باید شیرینی بدی
یه جور چپ چپ نگاه کرد که گرخیدم
_هوا چقدر خوبه
و یه نفس عمیق کشیدم
@منگل جان تو نمیخای بدونی قبل شدی یا نه
_بیخی سوفی مهم نی
@چیییییی
_خب چرا جیغ میزنیبگو بینم قبول شدم
@من نمیفهمم تو که اصن روی کتاب رو تو طول سال باز نمیکنی چطور همه رو نمره کامل گرفتی
_حیحی
نگاهی به ساعت گوشیم انداختم و یه جیغ فرا بنفش کشیدم
_وای الهی برید زیر تریلی 18 چرخ دیر شد بعد دویدم تو حموم خودمو گربه شور کردم و حوله رو دورم پیچیدم و رو صندلی میزم نشست یه آرایش لایت دخترونه رو صورتم نشوندم موهام با سشوار خشک کردم لباسای تو عکسو پوشیدم و رفتم بیرون
_مشنگای خودم کجایین؟
که همشون از اتاق دراومدن
*عسیسم عیده ها ختم نی که سرتا پا مشکی پوشیدی
_بیخی باو من مشکی دوس دارم
راستم میگفت همشون رنگی پوشیدن فقط بنده مشکی پوشیدم صدای زنگ در اومد
_من باز میکنم(عربده)
درو باز کردم که کوک در پشت در نمایان شد
(ادبی حرف زدنت تو حلق کوک)
جوابی به وجدان نفهمم ندادم که خودش گمشود
پریدم بغلش
_کوکییییییییی
☆سلام
_علیک دلم برات تنگیده بود
☆خوبه فقط دوهفته ندیدیم
_اصن لامصب احساسات ازت چکه میکنه
☆نمیزاری بیام تو؟
_نچ اول کادومو بده
☆میدونستی خعلی پر رویی؟
_عسیسم نظر لطفته حالا رد کن بیا
خندید و جعبه ی خوجل رو بهم داد رفتم کنار
_حالا بفرمایید تو
رفت تو منم درو بستم و در جعبه رو باز کردم که یه سوییچ توش بود یکم دقت کردم دیدم سوییچ موتوریه که خیلی دوس داشتم اما خیلی گرون بود نتونستم بخرمش یه جیغ بنفش از خوشحالی زدم و پریدم ماچش کردم
_کوکییییی من فدای فیس خرگوشیت بشم
بعد با سرعت نور دویدم تو پارکینگ
#فیک
۳.۲k
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.