صبح
صبح
ازخواب بیدار شدم رفتم سر وصورتمو شستم بوی خیلی خوبی میومد دیدم کوک داره صوبحونه اماده میکنه
_اوووو همیشه انقدر صحر خیزی
+خنده،یه روزای پامیشم کله صحر یه روزای تا ۴۸ساعت خواب میمونم
_خنده،
بعده صبحونه
_خوب چیکار کنیم؟
+عامممم نمیدونم شاید یه خورده شیتونی ها نظرت چیه؟(نزدیکت شد )
_یااا کوک مسخره بازی درنیار
عاممم بیا بریم شهربازی
+اوکی
_ولی اولش منو ببرخونم باید لباس عوض کنم
توی ماشین بودید داشتید میرفتید شهربازی
_کوک حالا چیکار کنیم برای اتفاق توی دانشگا
+راستش نمیدونم ،دیگه نه من میرم دانشگا نه تو
_یااا چطور میشه
+بیخیال بیا بریم خوش بگزرونیم
خیلی بهتون خوش گذشت کلی بازی کردید هوا کم کم داشت تاریک میشد
_یوهوووو واقعن خوش گزشت
+ولی خوایش ترسناک بود اخه کی گفت ما بریم تونله وحشد؟؟
_خودت بودی
_واییی اونجارو بستنییی زوددد باششش برام بسنی بگیرررررر
+یعنی درست مثله یک بچه ی ۲ ساله ای
من رفتم بخرم
کوک رفت وتو تنها موندی
که یجی رو دیدی اومد سمتت
×اوواووو فکر میکردم خودکشی کرده باشی خانم،، ولی انگار اومدی شهره بازی مثله اینکه هیچ اتفاقی نیوفتاده باشه
_یجی برو حوصله ی تورو ندارم
×باکی اومدی با شوگر ددیت؟
_چرت وپرت نگو احمق ما فقط ۱۵ سال اختلاف سنی داریم
×خوب کم نیست؟هرچند برای کسی مثله تو این جور چیزا مهم نیست
چرا باهاشی ها بخاطره پولش یا یه چیزه دیگه
اشکات دوباره بی اختار میریختن
+بخاطره چیزی که به تو ربتی نداره
×پ..پروفسول
+اولن اسمم جونکوکه دوومن رابطه ی یه نفر هیچ ربطی به تو نداره فهمیدی
حالام تا بلای سرت نیاوردم گورتو گم کن
یجی رفت
کوک بهت نگا کرد که دوباره گریه میکنی
+اوففف دوباره گریه نکن ببین قلبم داره میشکنه
_بغلش کردی، کوک..من من واقعن از این حرفا خیلی خستم هق هق
+ششششش گریه نکن بانی من
+صبر کن نظرت چیه بریم یه شهره دیگه
_چ..چی؟
+میریم یه شهره دیگه همه چی رو فراموش میکنیم ویک زندگی جدید رو شروع میکنیم نظرت چیه ها
_م..من..من با توحاضرم هرجابرم
دوست دارم جونکوک خیلی زیاد
+منم دوست دارم
پایاننننننننننننن
قراره فیکه جدیدی رو شروع کنم از یونگی پس حمایتتتتتتت🫂🫂
ازخواب بیدار شدم رفتم سر وصورتمو شستم بوی خیلی خوبی میومد دیدم کوک داره صوبحونه اماده میکنه
_اوووو همیشه انقدر صحر خیزی
+خنده،یه روزای پامیشم کله صحر یه روزای تا ۴۸ساعت خواب میمونم
_خنده،
بعده صبحونه
_خوب چیکار کنیم؟
+عامممم نمیدونم شاید یه خورده شیتونی ها نظرت چیه؟(نزدیکت شد )
_یااا کوک مسخره بازی درنیار
عاممم بیا بریم شهربازی
+اوکی
_ولی اولش منو ببرخونم باید لباس عوض کنم
توی ماشین بودید داشتید میرفتید شهربازی
_کوک حالا چیکار کنیم برای اتفاق توی دانشگا
+راستش نمیدونم ،دیگه نه من میرم دانشگا نه تو
_یااا چطور میشه
+بیخیال بیا بریم خوش بگزرونیم
خیلی بهتون خوش گذشت کلی بازی کردید هوا کم کم داشت تاریک میشد
_یوهوووو واقعن خوش گزشت
+ولی خوایش ترسناک بود اخه کی گفت ما بریم تونله وحشد؟؟
_خودت بودی
_واییی اونجارو بستنییی زوددد باششش برام بسنی بگیرررررر
+یعنی درست مثله یک بچه ی ۲ ساله ای
من رفتم بخرم
کوک رفت وتو تنها موندی
که یجی رو دیدی اومد سمتت
×اوواووو فکر میکردم خودکشی کرده باشی خانم،، ولی انگار اومدی شهره بازی مثله اینکه هیچ اتفاقی نیوفتاده باشه
_یجی برو حوصله ی تورو ندارم
×باکی اومدی با شوگر ددیت؟
_چرت وپرت نگو احمق ما فقط ۱۵ سال اختلاف سنی داریم
×خوب کم نیست؟هرچند برای کسی مثله تو این جور چیزا مهم نیست
چرا باهاشی ها بخاطره پولش یا یه چیزه دیگه
اشکات دوباره بی اختار میریختن
+بخاطره چیزی که به تو ربتی نداره
×پ..پروفسول
+اولن اسمم جونکوکه دوومن رابطه ی یه نفر هیچ ربطی به تو نداره فهمیدی
حالام تا بلای سرت نیاوردم گورتو گم کن
یجی رفت
کوک بهت نگا کرد که دوباره گریه میکنی
+اوففف دوباره گریه نکن ببین قلبم داره میشکنه
_بغلش کردی، کوک..من من واقعن از این حرفا خیلی خستم هق هق
+ششششش گریه نکن بانی من
+صبر کن نظرت چیه بریم یه شهره دیگه
_چ..چی؟
+میریم یه شهره دیگه همه چی رو فراموش میکنیم ویک زندگی جدید رو شروع میکنیم نظرت چیه ها
_م..من..من با توحاضرم هرجابرم
دوست دارم جونکوک خیلی زیاد
+منم دوست دارم
پایاننننننننننننن
قراره فیکه جدیدی رو شروع کنم از یونگی پس حمایتتتتتتت🫂🫂
۶.۰k
۲۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.