هرجور باشی دوست دارم(پارت13)
که یهو تهیونگ اومد داخل
_واوو چه خوشگل شدی بیب
+ممنونم*خجالت*
_چرا خجالت میکشی*لبخند*
+هیچی*خجالت*
_خب اماده ای بریم پرنسس؟
+بله شاهزاده
_*لبخند*
+*لبخند*
با تهیونگ سوار ماشین شدیم و به سمت بار حرکت کردیم که توی راه تهیونگ گفت
_ات.. ازم دور نمیشی، با هیچکس حرف نمیزنی.. باشه!
+باشه بابا.. اخه مگه من به جز تو کسی رو دوس دارم
_نه، بایدم منو دوست داشته باشی
+*لبخند ، گونه تهیونگ رو میبوسه*
رسیدیم به بار.. از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل.. بوی الکل خیلی میومد ، اذیتم میکرد خیلی بوش بد بود.. دختر های هرزه رو دیدم که داشتن خودشون رو به پسرا میمالیدن.. هرزه های بدبخت عوضی..
با تهیونگ رفتیم سر یه میز و نوشیدنی سفارش دادیم.. من یه ویسکی 50 درصد سفارش دادم ، تهیونگ هم 70 درصد سفارش داد.. دوستای تهیونگ اومدن و سلام احوال پرسی کردن یکی شون اسمش جیمین و اون یکی هم جونگکوک بود.. جین هم با آنجلی اومد ولی این دوتا چرا باهم اومدن.. نکنه باهم تو رابطه ان.. انجلی پیش من بود برای همین در گوشش گفتم
+مبارکه*آروم*
&چی*آروم*
+رابطه ات با جین*اروم، خنده*
&اه ات چی داری میگی*خجالت, آروم*
+دروغ نگو تو نمیتونی هیچی از من پنهون کنی*اروم*
&*خجالت*
+بعدا باهات حرف دارم*اروم*
_چی دارین پچ پچ میکنین
+ها هیچی فقط داریم حرف میزنیم
_اها باشه..
+... تهیونگ
_بله عشقم
+باید برم دستشویی
_برای چی
+باید میکاپم درست کنم
_باشه
با آنجلی رفتیم سمت دستشویی و آرایش هامون رو درست کردیم و بعد اومدیم بیرون و رفتیم سمت پسرا که یهو دیدم...
شرایط
6لایک
6کامنت
••••••|••••••
_واوو چه خوشگل شدی بیب
+ممنونم*خجالت*
_چرا خجالت میکشی*لبخند*
+هیچی*خجالت*
_خب اماده ای بریم پرنسس؟
+بله شاهزاده
_*لبخند*
+*لبخند*
با تهیونگ سوار ماشین شدیم و به سمت بار حرکت کردیم که توی راه تهیونگ گفت
_ات.. ازم دور نمیشی، با هیچکس حرف نمیزنی.. باشه!
+باشه بابا.. اخه مگه من به جز تو کسی رو دوس دارم
_نه، بایدم منو دوست داشته باشی
+*لبخند ، گونه تهیونگ رو میبوسه*
رسیدیم به بار.. از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل.. بوی الکل خیلی میومد ، اذیتم میکرد خیلی بوش بد بود.. دختر های هرزه رو دیدم که داشتن خودشون رو به پسرا میمالیدن.. هرزه های بدبخت عوضی..
با تهیونگ رفتیم سر یه میز و نوشیدنی سفارش دادیم.. من یه ویسکی 50 درصد سفارش دادم ، تهیونگ هم 70 درصد سفارش داد.. دوستای تهیونگ اومدن و سلام احوال پرسی کردن یکی شون اسمش جیمین و اون یکی هم جونگکوک بود.. جین هم با آنجلی اومد ولی این دوتا چرا باهم اومدن.. نکنه باهم تو رابطه ان.. انجلی پیش من بود برای همین در گوشش گفتم
+مبارکه*آروم*
&چی*آروم*
+رابطه ات با جین*اروم، خنده*
&اه ات چی داری میگی*خجالت, آروم*
+دروغ نگو تو نمیتونی هیچی از من پنهون کنی*اروم*
&*خجالت*
+بعدا باهات حرف دارم*اروم*
_چی دارین پچ پچ میکنین
+ها هیچی فقط داریم حرف میزنیم
_اها باشه..
+... تهیونگ
_بله عشقم
+باید برم دستشویی
_برای چی
+باید میکاپم درست کنم
_باشه
با آنجلی رفتیم سمت دستشویی و آرایش هامون رو درست کردیم و بعد اومدیم بیرون و رفتیم سمت پسرا که یهو دیدم...
شرایط
6لایک
6کامنت
••••••|••••••
۳۹۹
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.