ویو جیا
ویو جیا
دوتایی؟ میخوان چیکار کننن؟
این دفعه انگار زیاده روی کردم
جونگ کوک ی بسته دستش بود
تهیونگ : کوچولو اماده ایی؟
کوک: پرسیدن نداره خودش اصرار داشت
تهیونگ از رومپاشدو رفت سمت جونگ کوک یچییزایی رد بدل کردنو گفتن ول نفهمیدم
جونگ کوک امد اون سمت تخت
و نشست
کوک: کقتی میشناسیمون احساس نمیکنی زیاده روی کردی
تهیونگ امد این یکی سمت تخت و دوبا نصفه روم خیمه زده بود
تهیونگ: تو که بیبی خوبی بودی چت شده؟
ی لبخند بزخرفی رو لبای جفتشون بودد متنفرممم
جیا: دختر خوب؟ هه اره بودم ولی خب بودن با دوتا هیولاا منم عوض کرددد
* خوشممیاد تهکوک نمیدونن چی بزرگکردن*
کوک: هیولا ؟
تهیونگ: درباره کسایی که این همه سال بات بودن تند حرف نمیزنی
جیا: اونطوری نخند خنده بت نمیادد( خنده
کوک: ب تو ام هیولا بودن نمیاد
جیا: اره شاید نمیتونم مثل شما دوتا انقدر خوب باشم
تهیونگ: صد درصد
کوک: مکالمه طولانی شد
جونگ کوک نزدطک صورتم شد
کوک: میخوام ببینم دردی که قراره بکشی میزاره نفس بکشی چه برسه حرف زدن
دوتایی؟ میخوان چیکار کننن؟
این دفعه انگار زیاده روی کردم
جونگ کوک ی بسته دستش بود
تهیونگ : کوچولو اماده ایی؟
کوک: پرسیدن نداره خودش اصرار داشت
تهیونگ از رومپاشدو رفت سمت جونگ کوک یچییزایی رد بدل کردنو گفتن ول نفهمیدم
جونگ کوک امد اون سمت تخت
و نشست
کوک: کقتی میشناسیمون احساس نمیکنی زیاده روی کردی
تهیونگ امد این یکی سمت تخت و دوبا نصفه روم خیمه زده بود
تهیونگ: تو که بیبی خوبی بودی چت شده؟
ی لبخند بزخرفی رو لبای جفتشون بودد متنفرممم
جیا: دختر خوب؟ هه اره بودم ولی خب بودن با دوتا هیولاا منم عوض کرددد
* خوشممیاد تهکوک نمیدونن چی بزرگکردن*
کوک: هیولا ؟
تهیونگ: درباره کسایی که این همه سال بات بودن تند حرف نمیزنی
جیا: اونطوری نخند خنده بت نمیادد( خنده
کوک: ب تو ام هیولا بودن نمیاد
جیا: اره شاید نمیتونم مثل شما دوتا انقدر خوب باشم
تهیونگ: صد درصد
کوک: مکالمه طولانی شد
جونگ کوک نزدطک صورتم شد
کوک: میخوام ببینم دردی که قراره بکشی میزاره نفس بکشی چه برسه حرف زدن
۱۰.۵k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.