پارت²
پارت²
افسردگی زندگی کردم حالا دیگه حتی سو هم نیست من چرا باید بن این زندگی اشغال ادامه بدممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رفتم داخل اشپزخونه تا چاقو رو بردارم ولی با خودم گفتم؟ ا. ت تو وقتی بچه بودی شب رو دوست داشتی حداقل زندگی خوبی نداشتی جوری که دوست داری بمیر.
نظر خوبی بود پس همین کار رو کردم . دور کل منطقه رو زدم که دیگه نزدیک به شب بود. رفتم کنار رودخانه و ماه هم به خوبی می درخشید دروازه عجیب و غریب هم رو به رو معلوم بود حوصله اش رو نداشتم که بهش فک کنم . فقط گفتم حق من این نبود که اینجوری زندگی کنم و بعد چاقو رو روی دستم کشیدم و خودمو تو رودخونه پرت کردم . داشتم غرق میشدم که فک کنم دیدم یک نفر داره راه میره کنار رودخونه اما من توجهی نکردم و چند لحظه بعد بیهوش شدم
.
.
.
.
.
.
چشمام رو کم کم داشتم باز میکردم که با چهره یک پسر نسبتا جوون و خوشگل برخورد کردم بعد از اینکه چشمام کامل باز شد نگاهی به دور و اطرافم انداختم ببینم چه خبره؟ من مردم؟ اینجا کجاست؟ اومدم دستم رو تکیه گاه کنم که بلند شم اما خیلی درد میکرد اه لعنت بهش من دستم رو بریده بودم و از درد و سوزش اخ ریزی گفتم که پسر متوجه شد پسره: بیدار شدی؟ حالت خوبه؟
ا. ت: اینجا دیگه کجاست؟ یعنی من نمردم؟؟؟ ولی من دستم ور زدم و رودخونه انداختم خودمو. تو کی هستی؟ من برای چی اینجام؟
پسره : هیس اروم باش. تو نمردی چون من نجاتت دادم. اینجا هم منطقه دروازه سیاهه . تو دستت رو زدی و تو رودخونه انداختی ولی میدونستی اون رودخونه به این دروازه راه داره؟ منم تورو دیدم و از اب کشیدم بیرون . اسم منم جئون جانگ کوکه.
ا. ت: نگفتی من برای چی اینجام ؟ جانگ کوک: چون...
فلش بک خودکشی ا. ت و پیدا کردنش توسط جونگ کوک:
جونگ کوک : ایشششششش یعنی حتما باید یک دختر بدون قدرت اما با سواد پیدا کنم تا خودمون به بقیه ثابت کنم؟؟؟ اخه من همچین کسی رو از کجا پیدا کنم
داشتم همینجوری کنار رودخونه رد میشدم که یک نفر رو دیدم که داشت توی اون رودخونه غرق میشد .
یعنی چی؟ این کیه؟ به نظر میاد یک دختر باشه اما خب چرا تو رودخونه اس؟
اهااااا شاید از بیرون دروازه افتاده تو رودخونه و به اینجا اومده پریدم تو اب و بیرون اوردم
اه دستت هم بریده هوی دختر صدامو میشنوی؟
نظر بدین مرگ من😭😭😭
لایک بالای ۱۵💞
افسردگی زندگی کردم حالا دیگه حتی سو هم نیست من چرا باید بن این زندگی اشغال ادامه بدممممممم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
رفتم داخل اشپزخونه تا چاقو رو بردارم ولی با خودم گفتم؟ ا. ت تو وقتی بچه بودی شب رو دوست داشتی حداقل زندگی خوبی نداشتی جوری که دوست داری بمیر.
نظر خوبی بود پس همین کار رو کردم . دور کل منطقه رو زدم که دیگه نزدیک به شب بود. رفتم کنار رودخانه و ماه هم به خوبی می درخشید دروازه عجیب و غریب هم رو به رو معلوم بود حوصله اش رو نداشتم که بهش فک کنم . فقط گفتم حق من این نبود که اینجوری زندگی کنم و بعد چاقو رو روی دستم کشیدم و خودمو تو رودخونه پرت کردم . داشتم غرق میشدم که فک کنم دیدم یک نفر داره راه میره کنار رودخونه اما من توجهی نکردم و چند لحظه بعد بیهوش شدم
.
.
.
.
.
.
چشمام رو کم کم داشتم باز میکردم که با چهره یک پسر نسبتا جوون و خوشگل برخورد کردم بعد از اینکه چشمام کامل باز شد نگاهی به دور و اطرافم انداختم ببینم چه خبره؟ من مردم؟ اینجا کجاست؟ اومدم دستم رو تکیه گاه کنم که بلند شم اما خیلی درد میکرد اه لعنت بهش من دستم رو بریده بودم و از درد و سوزش اخ ریزی گفتم که پسر متوجه شد پسره: بیدار شدی؟ حالت خوبه؟
ا. ت: اینجا دیگه کجاست؟ یعنی من نمردم؟؟؟ ولی من دستم ور زدم و رودخونه انداختم خودمو. تو کی هستی؟ من برای چی اینجام؟
پسره : هیس اروم باش. تو نمردی چون من نجاتت دادم. اینجا هم منطقه دروازه سیاهه . تو دستت رو زدی و تو رودخونه انداختی ولی میدونستی اون رودخونه به این دروازه راه داره؟ منم تورو دیدم و از اب کشیدم بیرون . اسم منم جئون جانگ کوکه.
ا. ت: نگفتی من برای چی اینجام ؟ جانگ کوک: چون...
فلش بک خودکشی ا. ت و پیدا کردنش توسط جونگ کوک:
جونگ کوک : ایشششششش یعنی حتما باید یک دختر بدون قدرت اما با سواد پیدا کنم تا خودمون به بقیه ثابت کنم؟؟؟ اخه من همچین کسی رو از کجا پیدا کنم
داشتم همینجوری کنار رودخونه رد میشدم که یک نفر رو دیدم که داشت توی اون رودخونه غرق میشد .
یعنی چی؟ این کیه؟ به نظر میاد یک دختر باشه اما خب چرا تو رودخونه اس؟
اهااااا شاید از بیرون دروازه افتاده تو رودخونه و به اینجا اومده پریدم تو اب و بیرون اوردم
اه دستت هم بریده هوی دختر صدامو میشنوی؟
نظر بدین مرگ من😭😭😭
لایک بالای ۱۵💞
۱۱.۴k
۰۲ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.