فیک(برادر من)پارت۵
فیک(برادر من)پارت۵
+خوابم میاد برین بیرون بخوابم
_من خر فرض کردی
+وا نه چرا😐
_فکر کردی من نمیدونم بعد رفتن ما فرار نمیکنی هاااا
+وا خب تو پیشم بمون اون دو تا برن
_من کار دارم
+خب پس چرا گوه میخوری
_اون دو تا پیشت میمونن
+هاااانموخام
_دست تو نیست
+بدجنس نامرد بی همچیزززز
/÷دعوا نکنین گوشمون رفت سانزو تو برو ما حواسمون هستش
_باشه مواظب باشین فکر کنم تا الان تسومی فهمیده ات خواهرمه
/÷اره گوه توش
)نکته تسومی بزرگ ترین دشمن سانزو و قبلا رو ات کراش بوده چون تو یک مدرسه میرفتن ولی به ات چیزی نگفته دوست باقی موندن و تا کمی پیش نمیدونسته ات برادرش سانزو)
*تسومی ویو*
=خب پس کارم راحت ترهه با دزدین ا.ت سانزو تحدید میکنم ولی ا.ت شکنجه نمیدم از یه راه دیگه اذیتش میکنم.
*ران و ریندو ویو*
ات بلخره خوابید خیلیی کیوت مثل فرشته هاس
/ریندو بریم یچی بخوریم
÷حله داش خیلی گشنمه
(رفتن بیرون)
=خب وقتشه نقشه اجراه کنیم
(یواشکی رفتیم وارد عمازت شدیم و به ات بیهوشی زدم از عمارت خارج شدیم دست و پا دهن چشم ات بستم تو ماشین بودیم متوجه شدم ات بیدار شده
+امم امممممممممم اممممممممم ممممممم
=نمیریی معلوم نیست چی میگیی اروم باش بیبی
+ذهن ات(بیبی؟صداش چقدر اشناس این کیههههه خدااا عجب گیریی کردم یک مشت کسخل روم کراشنن)
=رسیدیم بیبی (براید استیال بغلش کرد از ماشین پیاده شدن رفتن داخل عمارت تسومی ا.ت برد داخل اتاقش در قفل کرد دست و پا دهن و چشمای ات باز کرد)
+ت تسومی؟؟
=بله بیبی گرل
+چی میگی برای خودت معنی این کارا چیه
=چیه بد یک مافیا عاشقت شده
+چی میگی تو فقط دوستمی من عاشق یکی دیگم (دروغ گفته فعلا عاشق نیس)
=عاشق کیییییی(عصبی)
+به تو چه
=الان حالیت میکنم با کی طرفییییی (با داد عصبی)
(مثلا سانزو گفته بود چشم از ا.ت برندارن الان ا.ت تو این وضعه ران و ریندو دارن غذا میخورن😐😐)
*ران و ریندو ویو*
÷چقدر خوشمزه بود
/اره خیلییی(اصلا ا.ت فراموش کردن )
÷صدای کلید میاد شاید سانزو شتتتت رانن
/چته
÷ا.ت کجاس
/تو اتاقش اهمق
÷اسکللللل ما همین الان یک لحظه پیش رفتیم اتاق ا.ت شونه برداریم نبوددد(اخی الان سانزو میخواین چیکار کنین)
/واییی بدو بریم دوباره چک کنیم
*رفتن دیدن ا.ت نیست پنجرهبازه یک نامه رو تخته*
/ریندو اون نامه لعنتی بخون
÷نوشته سلام من ا.ت بردم و قراره کلی باهاش حال کنم نه فقط برای اذیت کردن برادزش چون دوسش هم دارم خدا چه دیدی شاید باهم ازدواج کردیم بچه دار شدیم خیلی دوست دارم زود تر ا.ت بکنم دشمن شما تسومی
/÷وایییی نه تسومیی بین این همه ادم اون
_اوی شما چرا داد میزنین ا.ت کوش؟
÷امممم
/ها چیزه امم تسومی اون برده این نامه بخون
_(بعد اینکه نامه خوندم از عصبانیت منفجر میشدم)شما دو تا مگه نباید مراقبش میبودید(داد
+خوابم میاد برین بیرون بخوابم
_من خر فرض کردی
+وا نه چرا😐
_فکر کردی من نمیدونم بعد رفتن ما فرار نمیکنی هاااا
+وا خب تو پیشم بمون اون دو تا برن
_من کار دارم
+خب پس چرا گوه میخوری
_اون دو تا پیشت میمونن
+هاااانموخام
_دست تو نیست
+بدجنس نامرد بی همچیزززز
/÷دعوا نکنین گوشمون رفت سانزو تو برو ما حواسمون هستش
_باشه مواظب باشین فکر کنم تا الان تسومی فهمیده ات خواهرمه
/÷اره گوه توش
)نکته تسومی بزرگ ترین دشمن سانزو و قبلا رو ات کراش بوده چون تو یک مدرسه میرفتن ولی به ات چیزی نگفته دوست باقی موندن و تا کمی پیش نمیدونسته ات برادرش سانزو)
*تسومی ویو*
=خب پس کارم راحت ترهه با دزدین ا.ت سانزو تحدید میکنم ولی ا.ت شکنجه نمیدم از یه راه دیگه اذیتش میکنم.
*ران و ریندو ویو*
ات بلخره خوابید خیلیی کیوت مثل فرشته هاس
/ریندو بریم یچی بخوریم
÷حله داش خیلی گشنمه
(رفتن بیرون)
=خب وقتشه نقشه اجراه کنیم
(یواشکی رفتیم وارد عمازت شدیم و به ات بیهوشی زدم از عمارت خارج شدیم دست و پا دهن چشم ات بستم تو ماشین بودیم متوجه شدم ات بیدار شده
+امم امممممممممم اممممممممم ممممممم
=نمیریی معلوم نیست چی میگیی اروم باش بیبی
+ذهن ات(بیبی؟صداش چقدر اشناس این کیههههه خدااا عجب گیریی کردم یک مشت کسخل روم کراشنن)
=رسیدیم بیبی (براید استیال بغلش کرد از ماشین پیاده شدن رفتن داخل عمارت تسومی ا.ت برد داخل اتاقش در قفل کرد دست و پا دهن و چشمای ات باز کرد)
+ت تسومی؟؟
=بله بیبی گرل
+چی میگی برای خودت معنی این کارا چیه
=چیه بد یک مافیا عاشقت شده
+چی میگی تو فقط دوستمی من عاشق یکی دیگم (دروغ گفته فعلا عاشق نیس)
=عاشق کیییییی(عصبی)
+به تو چه
=الان حالیت میکنم با کی طرفییییی (با داد عصبی)
(مثلا سانزو گفته بود چشم از ا.ت برندارن الان ا.ت تو این وضعه ران و ریندو دارن غذا میخورن😐😐)
*ران و ریندو ویو*
÷چقدر خوشمزه بود
/اره خیلییی(اصلا ا.ت فراموش کردن )
÷صدای کلید میاد شاید سانزو شتتتت رانن
/چته
÷ا.ت کجاس
/تو اتاقش اهمق
÷اسکللللل ما همین الان یک لحظه پیش رفتیم اتاق ا.ت شونه برداریم نبوددد(اخی الان سانزو میخواین چیکار کنین)
/واییی بدو بریم دوباره چک کنیم
*رفتن دیدن ا.ت نیست پنجرهبازه یک نامه رو تخته*
/ریندو اون نامه لعنتی بخون
÷نوشته سلام من ا.ت بردم و قراره کلی باهاش حال کنم نه فقط برای اذیت کردن برادزش چون دوسش هم دارم خدا چه دیدی شاید باهم ازدواج کردیم بچه دار شدیم خیلی دوست دارم زود تر ا.ت بکنم دشمن شما تسومی
/÷وایییی نه تسومیی بین این همه ادم اون
_اوی شما چرا داد میزنین ا.ت کوش؟
÷امممم
/ها چیزه امم تسومی اون برده این نامه بخون
_(بعد اینکه نامه خوندم از عصبانیت منفجر میشدم)شما دو تا مگه نباید مراقبش میبودید(داد
۱۲.۷k
۱۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.