فیک .... عشق تغییر می کند و می تواند تغییر دهد
part .3
راوی *
تو اون شرایط نامجون به تنها کسی که می تونست اعتماد کنه درا بود
نامجون تو کافه نشسته بود و بی صبرانه منتظر درا بود و بالاخره درا اومد
_ سلام نامجون چت بود اونجور قطع کردی بگو ببینم چی شده بگوشم
+درا ببین یه چی میگم ولی قورتم نده خو ؟
_ بابا بگو چی شده جون به لبم کردی
+ درا منو تو از بچگی همو میشناسیم و رفیقیم مگه نه
_ آره خو چرا اینا رو وسط میکشی زود باش بابا کشتیم از نگرانی دارم میمیرم
+ نیهان رو یادته؟
_ آره همون که یه سال باهامون همکلاسی بود و تو باش خیلی گرم میگرفتی بعدشم گذاشت رفت
+ خب منو اون حدود ۳ سال پیش همو اتفاقی دیدیم و من اون موقع دنبال کار تو کره بودم
_ خو ؟
+ گفت میخوام یکی رو جای خودم بزارم و اختیار تامم رو تا ۵ سال بهش بدم ( نیهان میخواست بره پیشه مادرش چون مریض بود ) البته با شرط ... منم گفتم میتونم و خب با توجه به رزومه خوبم قبولم کرد البته اینکه من پسرخاله اش هم بودم بی تاثیر نبود
_ چی تو و اون پسرخاله بودین اوهو ؟ الان من رفیقتم ؟ بعد این همه سال داری بهم میگی ؟
+ تو رو جان من الان وقت این بحثا نیست خلاصه داشتم میگفتم و اما شروط زیادی رو برام گذشت و یکی از اون ها این بود که اگه به شرکت ضرری در این ۵ سال برسه و جبران نشه من تا مدتها باید ۱۰ برابر مقدار ضررو پرداخت کنم .
راوی *
تو اون شرایط نامجون به تنها کسی که می تونست اعتماد کنه درا بود
نامجون تو کافه نشسته بود و بی صبرانه منتظر درا بود و بالاخره درا اومد
_ سلام نامجون چت بود اونجور قطع کردی بگو ببینم چی شده بگوشم
+درا ببین یه چی میگم ولی قورتم نده خو ؟
_ بابا بگو چی شده جون به لبم کردی
+ درا منو تو از بچگی همو میشناسیم و رفیقیم مگه نه
_ آره خو چرا اینا رو وسط میکشی زود باش بابا کشتیم از نگرانی دارم میمیرم
+ نیهان رو یادته؟
_ آره همون که یه سال باهامون همکلاسی بود و تو باش خیلی گرم میگرفتی بعدشم گذاشت رفت
+ خب منو اون حدود ۳ سال پیش همو اتفاقی دیدیم و من اون موقع دنبال کار تو کره بودم
_ خو ؟
+ گفت میخوام یکی رو جای خودم بزارم و اختیار تامم رو تا ۵ سال بهش بدم ( نیهان میخواست بره پیشه مادرش چون مریض بود ) البته با شرط ... منم گفتم میتونم و خب با توجه به رزومه خوبم قبولم کرد البته اینکه من پسرخاله اش هم بودم بی تاثیر نبود
_ چی تو و اون پسرخاله بودین اوهو ؟ الان من رفیقتم ؟ بعد این همه سال داری بهم میگی ؟
+ تو رو جان من الان وقت این بحثا نیست خلاصه داشتم میگفتم و اما شروط زیادی رو برام گذشت و یکی از اون ها این بود که اگه به شرکت ضرری در این ۵ سال برسه و جبران نشه من تا مدتها باید ۱۰ برابر مقدار ضررو پرداخت کنم .
۲.۷k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.