عمارت شب ۸
_خب میاجون تبریک میگم خوب چیزی تورکردی یک خواهرشوهر بازی برات دربیارم اون سرش ناپیدا
باحرفش زدم زیر خنده
_مرسی باران جون نخیر داداشت خوب چیزی تور کرده پس چی
ارباب ابروهاشو داد بالا و بایه حالت با مزه گفت_اااا پس من خوب چیزی تور کردم حالا به فرز که درست میگی امشب که نشونت دادام میفهمی
اینارو به شوخی گفت اما من واقعا ترسیدم بعد یکم حرف زدن با باران حرف زدیم اهنگ آرومی پلی شد همه جفت جفت رفتن وسط بارانم با پسر خالهی ارباب رفت وسط اربابم اومد دست منو گرفت و رفتیم وسط خیلی دقیق میرقصید انگار چند ساله داره کار میکنه
دوباره سرشو آورد کنار گوشمو گفت_امیدوارم بدنتم مثل رقصت بی نقص باشه
چیییی معلومه که هست یعنی چی خیلیم بدنم خوبه هنوز سرش کنار گوشم بودو دوتا دستاش دور کمرم وقتی به خودم اومدم دیدم همه رفتن کنار فقط منو ارباب اونجابودیم وقتی اهنگ تموم شد همه برامون دست زدن روی ابرا بودم
باحرفش زدم زیر خنده
_مرسی باران جون نخیر داداشت خوب چیزی تور کرده پس چی
ارباب ابروهاشو داد بالا و بایه حالت با مزه گفت_اااا پس من خوب چیزی تور کردم حالا به فرز که درست میگی امشب که نشونت دادام میفهمی
اینارو به شوخی گفت اما من واقعا ترسیدم بعد یکم حرف زدن با باران حرف زدیم اهنگ آرومی پلی شد همه جفت جفت رفتن وسط بارانم با پسر خالهی ارباب رفت وسط اربابم اومد دست منو گرفت و رفتیم وسط خیلی دقیق میرقصید انگار چند ساله داره کار میکنه
دوباره سرشو آورد کنار گوشمو گفت_امیدوارم بدنتم مثل رقصت بی نقص باشه
چیییی معلومه که هست یعنی چی خیلیم بدنم خوبه هنوز سرش کنار گوشم بودو دوتا دستاش دور کمرم وقتی به خودم اومدم دیدم همه رفتن کنار فقط منو ارباب اونجابودیم وقتی اهنگ تموم شد همه برامون دست زدن روی ابرا بودم
۲.۳k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.