شروع فصل ۲ رویای من
پارت ۱
*بعد شام*
جی وون( ۹ ماهه ) : گریه کردن*
کوک: چیشده؟
یونا(۴ ساله) : عروسکم رو گرفتهبود پس گرفتم
جی وون؛ 🥺
کوک: اون نی نیه..کوچولوعه بعدا که بازیش تموم شد میتونی عروسکت رو ازش بگیری..اصلا خودش بهت میده
جی وون: 😢
یونا: بگیرش*
صوفیا: چه بچه هایی دارم..اصلا ماه( نویسنده:😂😂😂)
کوک: 😂..بچه های منم هستنا!
***
صوفیا: بچها وقت خوابه!...جی وون رو بغل کردم تا بخوابونمش*
یونا: تروخدا...
کوک: بدو ببینم...فردام باید بریم مسافرت تا ده ثانیه فرصت داری بخوابی و گرنه باید بری اتاق ورزشی
یونا دوید سمت اتاقشون و خوابید*
**
*بعد شام*
جی وون( ۹ ماهه ) : گریه کردن*
کوک: چیشده؟
یونا(۴ ساله) : عروسکم رو گرفتهبود پس گرفتم
جی وون؛ 🥺
کوک: اون نی نیه..کوچولوعه بعدا که بازیش تموم شد میتونی عروسکت رو ازش بگیری..اصلا خودش بهت میده
جی وون: 😢
یونا: بگیرش*
صوفیا: چه بچه هایی دارم..اصلا ماه( نویسنده:😂😂😂)
کوک: 😂..بچه های منم هستنا!
***
صوفیا: بچها وقت خوابه!...جی وون رو بغل کردم تا بخوابونمش*
یونا: تروخدا...
کوک: بدو ببینم...فردام باید بریم مسافرت تا ده ثانیه فرصت داری بخوابی و گرنه باید بری اتاق ورزشی
یونا دوید سمت اتاقشون و خوابید*
**
۸.۶k
۲۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.