پارت ۲ فیک اسمش شد قمار ناموفق
فویو: هیکا: &
&: اداره پلیس
: 1لاننن؟ساعت ۹ شبب؟..واسا...تو پلیسی به من چه آخه؟😐
&: نمیدونم ولی باید بریم گمشو حاضر شو گشاد بانو(اسلاید ۱ هیکا که بجای دامن شلوار جین مشکل پاشه و اسلاید ۲ فویوکو )
اداره پلیس
&: پس برای ثبت اطلاعات اومدیم؟
میچا: خب آره چون مجبور شدیم بعد از حمله بونتن امنیت رو بیشتر کنیم بخاطر همکاری با بیمارستان مرکزی گفتم فویوکو سان هم بیاد آخه پرونده های اصلی بونتن دست شماست
: میگم هیکا بعد از اینجا بریم بار؟😀
میچا: این وقت شب خطرناک نیست؟
&: نه بابا خطر چی
*داخل بار
: هیکاا احساس میکنم باریستا عه بد نگاه میکنه😐
&: بیخیال بابا............ آقا لطفا ۲ تا پتروس بدید🍷
: آخ ژوننن نوشیدنی ها اومدنن
&: آره....میگم فویو...سرم...گیج....میره
: آره...منم..خوابم میاد
و سیاهی کامل.................
: آخخخخ سرممممممم
&: داد نزننن کره خرررررررررر
: میگم😅 دقیقا چرا ما با طناب به صندلی بسته شدیم اونم تو یه خونه متروکه داخل جنگل؟😐( طبقه ششم ساختمون متروکه ان که بغلشو پنجرس و نور ماه همه جا رو روشن کرده...فکنم اونایی که بانگو رو دیدن بهتر درک کنن)
&: داداش من خودم الان پاشدم ویندوزم بالا نیومده ارور میده هنوز اسمم یادم نمیاد
: من میگم تو کلا مغزت معیوبه 🗿
..: ببه خواهران غریب
&: شغال چیه ما به خواهران غریب میخوره😐
...: حالا هرچی..خب خب خب خب آخر زندگی پلیسای فضول و دوستای احمقشون همینه انتخاب کنید میخواید چجوری بمیری_
هیکاری یه تبر رو خیلی قشنگ فرو کرد تو مغز یارو
: اون دسته تبرو از کجات کشیدی بیرون روانی😂
&: نمیدونم رو زمین بود منم برشداشتم
: میگم پایین رو نگاه کردی؟ لشکر جومونگ وایساده😐
&: اااا سخنی ندارم سیسی🚬
: میگم یه آسانسور اونجاس بیا سوار بشیم....اینجا اصلا پله نداره🌚
&: باشه
ادمین جونزتون: این دو هویج داخل آسانسور بودن که صدای گلوله میاد...که از شانس خوبشون آسانسور از طبقه ششم به سوم سقوط میکنه🐨
: یا امام زمانننن
&: آخخخخخخخخخخخخخخخ سوراخ شدممممم (عربدحححح)
: کوفتتتتت فقط یه میله از تویه پات رد شده
&: آرامشت تو کو_
که دوباره اسانسور سقوط میکنه که اینبار جفتشون نیمه هوشیار کف آسانسور پخش میشن در آسانسور باز میشه و فقط یه تصویر تار و صدای بم میمونه....
...: سانزو اینا همون خانوم پلیس و خانوم دکترین که مایکی میگفت؟
...: آره خودشونن
....: چه خوب...یه تیر و دو نشون..
...: هویییی بیاید دیگه هوا داره روشن میشه
...: به شما هم نمیشه کار داد
شکنجه گاه بونتن
ساعت ۴:۱۲
ببه بمونید تو خماری🗿🚬
&: اداره پلیس
: 1لاننن؟ساعت ۹ شبب؟..واسا...تو پلیسی به من چه آخه؟😐
&: نمیدونم ولی باید بریم گمشو حاضر شو گشاد بانو(اسلاید ۱ هیکا که بجای دامن شلوار جین مشکل پاشه و اسلاید ۲ فویوکو )
اداره پلیس
&: پس برای ثبت اطلاعات اومدیم؟
میچا: خب آره چون مجبور شدیم بعد از حمله بونتن امنیت رو بیشتر کنیم بخاطر همکاری با بیمارستان مرکزی گفتم فویوکو سان هم بیاد آخه پرونده های اصلی بونتن دست شماست
: میگم هیکا بعد از اینجا بریم بار؟😀
میچا: این وقت شب خطرناک نیست؟
&: نه بابا خطر چی
*داخل بار
: هیکاا احساس میکنم باریستا عه بد نگاه میکنه😐
&: بیخیال بابا............ آقا لطفا ۲ تا پتروس بدید🍷
: آخ ژوننن نوشیدنی ها اومدنن
&: آره....میگم فویو...سرم...گیج....میره
: آره...منم..خوابم میاد
و سیاهی کامل.................
: آخخخخ سرممممممم
&: داد نزننن کره خرررررررررر
: میگم😅 دقیقا چرا ما با طناب به صندلی بسته شدیم اونم تو یه خونه متروکه داخل جنگل؟😐( طبقه ششم ساختمون متروکه ان که بغلشو پنجرس و نور ماه همه جا رو روشن کرده...فکنم اونایی که بانگو رو دیدن بهتر درک کنن)
&: داداش من خودم الان پاشدم ویندوزم بالا نیومده ارور میده هنوز اسمم یادم نمیاد
: من میگم تو کلا مغزت معیوبه 🗿
..: ببه خواهران غریب
&: شغال چیه ما به خواهران غریب میخوره😐
...: حالا هرچی..خب خب خب خب آخر زندگی پلیسای فضول و دوستای احمقشون همینه انتخاب کنید میخواید چجوری بمیری_
هیکاری یه تبر رو خیلی قشنگ فرو کرد تو مغز یارو
: اون دسته تبرو از کجات کشیدی بیرون روانی😂
&: نمیدونم رو زمین بود منم برشداشتم
: میگم پایین رو نگاه کردی؟ لشکر جومونگ وایساده😐
&: اااا سخنی ندارم سیسی🚬
: میگم یه آسانسور اونجاس بیا سوار بشیم....اینجا اصلا پله نداره🌚
&: باشه
ادمین جونزتون: این دو هویج داخل آسانسور بودن که صدای گلوله میاد...که از شانس خوبشون آسانسور از طبقه ششم به سوم سقوط میکنه🐨
: یا امام زمانننن
&: آخخخخخخخخخخخخخخخ سوراخ شدممممم (عربدحححح)
: کوفتتتتت فقط یه میله از تویه پات رد شده
&: آرامشت تو کو_
که دوباره اسانسور سقوط میکنه که اینبار جفتشون نیمه هوشیار کف آسانسور پخش میشن در آسانسور باز میشه و فقط یه تصویر تار و صدای بم میمونه....
...: سانزو اینا همون خانوم پلیس و خانوم دکترین که مایکی میگفت؟
...: آره خودشونن
....: چه خوب...یه تیر و دو نشون..
...: هویییی بیاید دیگه هوا داره روشن میشه
...: به شما هم نمیشه کار داد
شکنجه گاه بونتن
ساعت ۴:۱۲
ببه بمونید تو خماری🗿🚬
۳.۷k
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.