مافیا جذااااب مغرور p:55
ات ویو :
خیلی اسرار کردن پس اول رفتیم اونجا
پرش زمانی وقتی رسیدن
ته ویو :
رفتیم در زدیم که کوک در باز کرد
کوک : ته کجا بودین میدونی چقد منتظرت......
که حرفش با دیدن ات قطع شد
کوک : ته بیا کارت دارم
باسه فعلا بیا بریم داخل
کوک : باشه
رفتن داخل که پشت سرش ات و مینهو و جونگ سوک وارد شدن کوک ناراحت شد
جونگ سوک : مامان بابا این آقا کیه
یونا : ایم جونگ کوکه
جونگ سوک : اها فهمیدم خاله
کوک کل شب اونا رو حرصی نگا میکرد
ات : جونگ سوک یه لحظه بیا آشپزخونه کارت دارم
جونگ سوک : باشه
و رفتن وقتی رفتن کوک گفت باید بره سرویس بهداشتی
ات : جونگ سوک نگا اون اقاه بود جونگ کوک اون پدر واقعیته ولی نباید الان برو بیاری و منو پشیمون نکن که بهت گفتم
سوک : ینی کوک پدرمه
سوک : مطمئنی مامان ؟
ات : ارع من به غیر از اون با کسی نبودم مینهو هم میدونی که ما روی برگه زن و شوهریم و اون زمان کهگفتم ارع میدونی که گفتم رلم مال زمانی بود که ایرانه ولی اون ازم دلیل نخواست فعلا مثل عمو ته باهاش رفتار میکنی قبوله ؟
سوک : قبول
کوک که از اول شنید هم خوشحال بود و هم از دست خودش عصبی بود
و....
۱۷۵ تایی شیم
۳۰ لایک
الان که شرطا نرسیده گذاشتم امروز این پارت پنجمه این نیست که فقط اینو لایک کنید اونا رو هم لایک کنید تا من انرژی بگیرم ث امروز بهم انرژی بدید که بزارممممممم
خیلی اسرار کردن پس اول رفتیم اونجا
پرش زمانی وقتی رسیدن
ته ویو :
رفتیم در زدیم که کوک در باز کرد
کوک : ته کجا بودین میدونی چقد منتظرت......
که حرفش با دیدن ات قطع شد
کوک : ته بیا کارت دارم
باسه فعلا بیا بریم داخل
کوک : باشه
رفتن داخل که پشت سرش ات و مینهو و جونگ سوک وارد شدن کوک ناراحت شد
جونگ سوک : مامان بابا این آقا کیه
یونا : ایم جونگ کوکه
جونگ سوک : اها فهمیدم خاله
کوک کل شب اونا رو حرصی نگا میکرد
ات : جونگ سوک یه لحظه بیا آشپزخونه کارت دارم
جونگ سوک : باشه
و رفتن وقتی رفتن کوک گفت باید بره سرویس بهداشتی
ات : جونگ سوک نگا اون اقاه بود جونگ کوک اون پدر واقعیته ولی نباید الان برو بیاری و منو پشیمون نکن که بهت گفتم
سوک : ینی کوک پدرمه
سوک : مطمئنی مامان ؟
ات : ارع من به غیر از اون با کسی نبودم مینهو هم میدونی که ما روی برگه زن و شوهریم و اون زمان کهگفتم ارع میدونی که گفتم رلم مال زمانی بود که ایرانه ولی اون ازم دلیل نخواست فعلا مثل عمو ته باهاش رفتار میکنی قبوله ؟
سوک : قبول
کوک که از اول شنید هم خوشحال بود و هم از دست خودش عصبی بود
و....
۱۷۵ تایی شیم
۳۰ لایک
الان که شرطا نرسیده گذاشتم امروز این پارت پنجمه این نیست که فقط اینو لایک کنید اونا رو هم لایک کنید تا من انرژی بگیرم ث امروز بهم انرژی بدید که بزارممممممم
۱۸.۳k
۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.