کیستی که من اینگونه ، به اعتماد ،
کیستی که من اینگونه ، بهاعتماد ،
نامِ خود را با تو میگویم...؟
کلیدِ خانهام را در دستت میگذارم
نانِ شادیهایم را با تو قسمت میکنم
به کنارت مینشینم و بر زانوی تو
اینچنین آرام به خواب میروم...؟
کیستی که من اینگونه به جِد
در دیارِ رؤیاهای خویش با تو
درنگ میکنم....؟
کیستی که من اینگونه ، بهاعتماد ،
نامِ خود را با تو میگویم...؟
کلیدِ خانهام را در دستت میگذارم
نانِ شادیهایم را با تو قسمت میکنم
به کنارت مینشینم و بر زانوی تو
اینچنین آرام به خواب میروم...؟
کیستی که من اینگونه به جِد
در دیارِ رؤیاهای خویش با تو
درنگ میکنم....؟
۷.۲k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲