رز سیاه
رز سیاه
P:3
.
.
+ولم کنننن*جیغ*
-چقدر جیغ جیغویی تو
+بابا نمیخوام پیشت بخوابم خب
-الان هرکی جات بودااا. قشنگ میخوابید کنارم
+من نمیخوام
-بخواب
+نه
-لج نکن
+میکنم
-چیو؟ *پوزخند منحرف*
+واقعا که
-هوششش*بم*
+چرا یهویی صداش انقدر بم شد.
-بگیر بخواب*بم*
-سرشو به سینم فشار دادم
+چقدر قلبش اروم میزد.
-ساکت شد
10 مین بعد
یونا با صدای قلب جونگ کوک خوابش میبره
-صداش دیگه نمیومد. یه ذره ازش جدا شدم تا صورتش رو ببینم. خوابیده بود. وای چقدر لجبازه این. درکش نمیکنم چجوری میخواست از پیشم برم. یعنی چی؟ یعنی چی نمیخواد پیش من بخوابه. از خداشم باشه🤨 ( پسر مغرور😐 ) ازش جدا شدم و لباسمو عوض کردم. در زدن... برای اینکه بیدار نشه رفتم و درو باز کردم
-بله؟
×ا.. ارباب!
-چی شده؟
×امم.. عذر میخوام ولی یکی از خدمتکارا اینجا بوده اونو ندیدین؟
+آاا
-نمیخواستم بهش بگم. شاید دلش نخواد کسی بدونه
-نه
×بله.. ممنون
انیا رفت
-درو بستم. و قفلش کردم رفتم سمت تخت و دراز کشیدم روی تخت. کشیدمش داخل بغلم و سرشو بوسیدم. چشمامو بستم و کم کم خوابم برد
1 ساعت بعد
+بیدار شدم. دیدم صورتم روبه روی سینه های اربابه و پتو هم رومونه. میخواستم ازش جدا بشم ولی خیلی سفت بغلم کرده بود. خواستم از زیر دستش در برم که
جونگ کوک همونجوری که خواب بود دستشو برد لای پای یونا و چرخید روی بدن یونا
+وایی حالا چجوری برم. باید بیدارش کنم ولی اگه عصبی بشه چی؟ خداااا صورتش خیلی نزدیکم بود یه تکون میخوردم لباش به لبام میخورد حتی نمیتونستم نفس بکشم
-چشمامو باز کردم دیدم صورتش نزدیک صورتمه. من چرا روی بدن اونم؟ چشماشو بهم دوخته بود. اروم رفتم و لبامو گذاشتم روی لباش
+وایییی.اخه این چه کاریه. چرا اینکارو کرد. اومدم ازش جدا بشم که
-سفت بغلش کردم و لبامو به لباش فشار دادم و مک میزدم.
....
ازش جدا شدم. خیلی تعجب کرده بود
-چرا بیدار شدی؟
+من... میشه برم
-گفتم که نه
+چرا؟
-چون من اربابتم
+اربابمی.صاحبم که نیستی
-خیلی پررویی
+پررو تر از تو؟
-الان بهت نشون میدم
دستمو بردم زیرش تا لباسشو دربیارم
+چیکار میکنی؟ *جیغ*
-آاا چرا توی گوش من جیغ میزنی
+با لباسم چیکار داری؟
-باید تنبیه بشی
+برای چی؟
-نمیدونم
+دستتو بردار
-نمیخوام
چرخیدم و نشوندمش رو دیکم
+چرا اینجوری میکنی
-خوشم میاد روی دیکم باشی
+راحت باشششش
-راحتم...اسمت چیه
+مین.یونا
-آاا...منم جئون جونگ کوکم...از این به بعد جونگ کوک.کوکی ...ددی..یا هرچیزی که میخوای صدام میکنی
+ددی؟؟؟؟؟
-اره ددی
+هرثانیه احساس میکردم داره بزرگتر میشه
-خیلی تحریک شده بودم
+من.. باید برم
از روش بلند شدم.. دویدم بیرون
-نمیتونستم تکون بخورم
+هوووففففف
×یونا؟؟؟؟؟؟؟؟
+ا.. انیا تو اینجا چیکار میکنی
×سه ساعته دارم دنبالت میگردم لعنتی
+...
P:3
.
.
+ولم کنننن*جیغ*
-چقدر جیغ جیغویی تو
+بابا نمیخوام پیشت بخوابم خب
-الان هرکی جات بودااا. قشنگ میخوابید کنارم
+من نمیخوام
-بخواب
+نه
-لج نکن
+میکنم
-چیو؟ *پوزخند منحرف*
+واقعا که
-هوششش*بم*
+چرا یهویی صداش انقدر بم شد.
-بگیر بخواب*بم*
-سرشو به سینم فشار دادم
+چقدر قلبش اروم میزد.
-ساکت شد
10 مین بعد
یونا با صدای قلب جونگ کوک خوابش میبره
-صداش دیگه نمیومد. یه ذره ازش جدا شدم تا صورتش رو ببینم. خوابیده بود. وای چقدر لجبازه این. درکش نمیکنم چجوری میخواست از پیشم برم. یعنی چی؟ یعنی چی نمیخواد پیش من بخوابه. از خداشم باشه🤨 ( پسر مغرور😐 ) ازش جدا شدم و لباسمو عوض کردم. در زدن... برای اینکه بیدار نشه رفتم و درو باز کردم
-بله؟
×ا.. ارباب!
-چی شده؟
×امم.. عذر میخوام ولی یکی از خدمتکارا اینجا بوده اونو ندیدین؟
+آاا
-نمیخواستم بهش بگم. شاید دلش نخواد کسی بدونه
-نه
×بله.. ممنون
انیا رفت
-درو بستم. و قفلش کردم رفتم سمت تخت و دراز کشیدم روی تخت. کشیدمش داخل بغلم و سرشو بوسیدم. چشمامو بستم و کم کم خوابم برد
1 ساعت بعد
+بیدار شدم. دیدم صورتم روبه روی سینه های اربابه و پتو هم رومونه. میخواستم ازش جدا بشم ولی خیلی سفت بغلم کرده بود. خواستم از زیر دستش در برم که
جونگ کوک همونجوری که خواب بود دستشو برد لای پای یونا و چرخید روی بدن یونا
+وایی حالا چجوری برم. باید بیدارش کنم ولی اگه عصبی بشه چی؟ خداااا صورتش خیلی نزدیکم بود یه تکون میخوردم لباش به لبام میخورد حتی نمیتونستم نفس بکشم
-چشمامو باز کردم دیدم صورتش نزدیک صورتمه. من چرا روی بدن اونم؟ چشماشو بهم دوخته بود. اروم رفتم و لبامو گذاشتم روی لباش
+وایییی.اخه این چه کاریه. چرا اینکارو کرد. اومدم ازش جدا بشم که
-سفت بغلش کردم و لبامو به لباش فشار دادم و مک میزدم.
....
ازش جدا شدم. خیلی تعجب کرده بود
-چرا بیدار شدی؟
+من... میشه برم
-گفتم که نه
+چرا؟
-چون من اربابتم
+اربابمی.صاحبم که نیستی
-خیلی پررویی
+پررو تر از تو؟
-الان بهت نشون میدم
دستمو بردم زیرش تا لباسشو دربیارم
+چیکار میکنی؟ *جیغ*
-آاا چرا توی گوش من جیغ میزنی
+با لباسم چیکار داری؟
-باید تنبیه بشی
+برای چی؟
-نمیدونم
+دستتو بردار
-نمیخوام
چرخیدم و نشوندمش رو دیکم
+چرا اینجوری میکنی
-خوشم میاد روی دیکم باشی
+راحت باشششش
-راحتم...اسمت چیه
+مین.یونا
-آاا...منم جئون جونگ کوکم...از این به بعد جونگ کوک.کوکی ...ددی..یا هرچیزی که میخوای صدام میکنی
+ددی؟؟؟؟؟
-اره ددی
+هرثانیه احساس میکردم داره بزرگتر میشه
-خیلی تحریک شده بودم
+من.. باید برم
از روش بلند شدم.. دویدم بیرون
-نمیتونستم تکون بخورم
+هوووففففف
×یونا؟؟؟؟؟؟؟؟
+ا.. انیا تو اینجا چیکار میکنی
×سه ساعته دارم دنبالت میگردم لعنتی
+...
۴.۹k
۲۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.