عشق دردسر ساز پارت ۸
#کوک
طاقت دیدن گریه های لیسا رو نداشتم
پاشدم رفتم خونه اسمشو نبر
رو درش نوشته بود
هرکی این نامه رو میخونه حتما برا یه انتقام اومده
خب اقای کوکی یا لیسا یا هرکس دیگه ای
من پشیمونم که به لیسا گفتم ازت بدم میاد من دوباره عاشقش شدم میخوام بین رابط کوک و لیسا خراب بشه باید هر طوری شده جداتون کنم
بغض کردم
گریه کردم و اشکم رو کاغذ ریخت
درو محکم زدم
درو باز کرد
_اشغاللل چرا باهاش بهم زدی که الان من اینطوری باشم
_کوک من عاشقشمممم بفهمممممم
_نمیزارم لیسا الان داره بخاطر تو گریه میکنه (با گریه)
_چون میخواستم بچه از مننن باشه کوک بفهممممم
زدم تو گوشش
_بیا خود لیسا بگه
باهام اومد بیمارستان
#لیسا
گریه میکردم یهو اسمشو نبر اومد تو
کوکم پشت سرش اومد
_لیسا اون عاشقته میخواد بینمون رو بهم بزنه
یه فکری زد به سرم که گریمو پاک کردم
بلند شدم به اسمشو نبر نزدیک شدم
_عاشقمی؟
_ا..اره
_من با کای میرم
کوک حالش معلوم بود خرابه بهش چشمک زدم
فکر کنم گرفت
خندید
_باشه خوشبخت باشید
_حتما
دستمو به علامت دروغ پشتم طرح دادم
کای یه لبخند پر رنگ زده بود
بعد از مرخصی کای رفت تو ماشین خودش
منو کوک موندیم
_کوک من انتقام میخوام باید کمکم کنی وگرنه من تو رو دوست دارم
_خب باشه
بعد بغلم کرد منم بغلش کردم
_نقشه اینه....
طاقت دیدن گریه های لیسا رو نداشتم
پاشدم رفتم خونه اسمشو نبر
رو درش نوشته بود
هرکی این نامه رو میخونه حتما برا یه انتقام اومده
خب اقای کوکی یا لیسا یا هرکس دیگه ای
من پشیمونم که به لیسا گفتم ازت بدم میاد من دوباره عاشقش شدم میخوام بین رابط کوک و لیسا خراب بشه باید هر طوری شده جداتون کنم
بغض کردم
گریه کردم و اشکم رو کاغذ ریخت
درو محکم زدم
درو باز کرد
_اشغاللل چرا باهاش بهم زدی که الان من اینطوری باشم
_کوک من عاشقشمممم بفهمممممم
_نمیزارم لیسا الان داره بخاطر تو گریه میکنه (با گریه)
_چون میخواستم بچه از مننن باشه کوک بفهممممم
زدم تو گوشش
_بیا خود لیسا بگه
باهام اومد بیمارستان
#لیسا
گریه میکردم یهو اسمشو نبر اومد تو
کوکم پشت سرش اومد
_لیسا اون عاشقته میخواد بینمون رو بهم بزنه
یه فکری زد به سرم که گریمو پاک کردم
بلند شدم به اسمشو نبر نزدیک شدم
_عاشقمی؟
_ا..اره
_من با کای میرم
کوک حالش معلوم بود خرابه بهش چشمک زدم
فکر کنم گرفت
خندید
_باشه خوشبخت باشید
_حتما
دستمو به علامت دروغ پشتم طرح دادم
کای یه لبخند پر رنگ زده بود
بعد از مرخصی کای رفت تو ماشین خودش
منو کوک موندیم
_کوک من انتقام میخوام باید کمکم کنی وگرنه من تو رو دوست دارم
_خب باشه
بعد بغلم کرد منم بغلش کردم
_نقشه اینه....
۸۱.۴k
۰۷ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.