فرار شیرین
#فرار_شیرین
P5
-فکر کردم گمت کردم
+اما من فقط رفتم راميون بخرم... برای شام... خوبي؟
به راميونا خيره شد ی و لبخند زدی
-مرسي شِکَری!
يونگي حسابی عذاب وجدان داشت بابت استرسي که بهت واد کرده بود برای همينم لب پايينشو جلو داده بودو مدام پشت سرشو ميخاروند +بريم يه جا بشينيم اينارو بخوریم کنيم؟
-بريم تو پارک
کوچيکي که نزديک بود رو چمنا نشستين هنوز شروع نکرده بودين که باغبون اومد سرتون غر غر کرد و شمام با راميون هايي که داشت يخ ميکرد اواره شدين....
.........
خيلي ناخواسته سرتو بلند کردی و به يه ساختمون کوچيک خيره شدی که روش نوشته بزرگ "big HIT"نوشته شده بود
-اوه! ... يونگي!
+هوم؟
با دست بهش شرکتو نشون دادی و با دهن باز و چشمای براق يونگي مواجه شدی مثل گربه ای که بهش کاموا دادن تا بازی کنه کولش از دستش افتاد و هول دوييد سمت شرکت هنوز يه متر دور نشده بود که برگشت و دست تورو گرفت
+باز ميزني زير گريه.... حوصله گريه اتو ندارم! خنديدی و دنبالش دوييدی سمت شرکت انقدر عجله داشتين که يادتون رفت بسته ها ی راميون رو از روی زمين بردارين شانستون واقعا عالي بود که تونستين جز اخرين نفراتي که اوديشن ميدادن بودين و ميتونستين سريعا اوديشن بدين....
وارد شرکت شدين کوچيک بود ولي عظمت خودشو داشت دوتا فرم از زني که فرم های افرادی که تقاضای اوديشن داشتن ميداد،گرفتين که بايد اونارو پر ميکردين بعد از پر کردن فرم ها هرکدومتون يه سمت رفتين يونگي رفت سمت اوديشن رپ و توعم رفتي برای درخواست اهنگ نويسي و اهنگ سازی استرس داشتي و کف دستات عرق کرده بود دفتر اهنگتو از تو کيفت دراوردی و به اهنگايي که نوشته بودی خيره شدی يعني قبول ميکردن؟ ميتونستي قبول شي؟ اصلا کدوم اهنگ رو بايد ارائه ميکردی؟ اهنگ جديدت با يونگي رو بايد ميدادی؟ ولي اون هنوز کامل نشده بود حتي اسم هم نداشت بالاخره بعد از ايستادن تو صف طويل و دراز جلوت نوبت تو رسيد اهنگتو همراه با فرم به مردی که روی ميز نشسته بود و به نظر بيحال و خسته ميومد نشون دادی...
💚💚💚💚💚💚💚💚💚
کامنتتتتتتتتتتتتتت بزارینننننننننننننننننننننن
P5
-فکر کردم گمت کردم
+اما من فقط رفتم راميون بخرم... برای شام... خوبي؟
به راميونا خيره شد ی و لبخند زدی
-مرسي شِکَری!
يونگي حسابی عذاب وجدان داشت بابت استرسي که بهت واد کرده بود برای همينم لب پايينشو جلو داده بودو مدام پشت سرشو ميخاروند +بريم يه جا بشينيم اينارو بخوریم کنيم؟
-بريم تو پارک
کوچيکي که نزديک بود رو چمنا نشستين هنوز شروع نکرده بودين که باغبون اومد سرتون غر غر کرد و شمام با راميون هايي که داشت يخ ميکرد اواره شدين....
.........
خيلي ناخواسته سرتو بلند کردی و به يه ساختمون کوچيک خيره شدی که روش نوشته بزرگ "big HIT"نوشته شده بود
-اوه! ... يونگي!
+هوم؟
با دست بهش شرکتو نشون دادی و با دهن باز و چشمای براق يونگي مواجه شدی مثل گربه ای که بهش کاموا دادن تا بازی کنه کولش از دستش افتاد و هول دوييد سمت شرکت هنوز يه متر دور نشده بود که برگشت و دست تورو گرفت
+باز ميزني زير گريه.... حوصله گريه اتو ندارم! خنديدی و دنبالش دوييدی سمت شرکت انقدر عجله داشتين که يادتون رفت بسته ها ی راميون رو از روی زمين بردارين شانستون واقعا عالي بود که تونستين جز اخرين نفراتي که اوديشن ميدادن بودين و ميتونستين سريعا اوديشن بدين....
وارد شرکت شدين کوچيک بود ولي عظمت خودشو داشت دوتا فرم از زني که فرم های افرادی که تقاضای اوديشن داشتن ميداد،گرفتين که بايد اونارو پر ميکردين بعد از پر کردن فرم ها هرکدومتون يه سمت رفتين يونگي رفت سمت اوديشن رپ و توعم رفتي برای درخواست اهنگ نويسي و اهنگ سازی استرس داشتي و کف دستات عرق کرده بود دفتر اهنگتو از تو کيفت دراوردی و به اهنگايي که نوشته بودی خيره شدی يعني قبول ميکردن؟ ميتونستي قبول شي؟ اصلا کدوم اهنگ رو بايد ارائه ميکردی؟ اهنگ جديدت با يونگي رو بايد ميدادی؟ ولي اون هنوز کامل نشده بود حتي اسم هم نداشت بالاخره بعد از ايستادن تو صف طويل و دراز جلوت نوبت تو رسيد اهنگتو همراه با فرم به مردی که روی ميز نشسته بود و به نظر بيحال و خسته ميومد نشون دادی...
💚💚💚💚💚💚💚💚💚
کامنتتتتتتتتتتتتتت بزارینننننننننننننننننننننن
۹۸۴
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.