ربات.فعاله
ربات.فعاله
سناریو درخواستی
وقتی اشتباهی ما رو میبوسن که عضو هشتمیم
(برای اینکه مثلا اشتباهی باشه همشونو م.ست جلوه دادم)
•
namjoon: کمپانی مهمونی بزرگی رو برای آیدلا برپا کرده بود
کل اعضا هم به اون مهمونی رفته بودند
چیزی نخوردی اما نامجون دل سیر نوشیده بود...
دیگه مهمونی تموم شده بود بلند شدید و سوار ماشین خصوصیتون شدید آجوما که راننده بود همه اعضا رو به خونههای خودشون برد نامجون، تو و آجوما فقط ماشین تنها بودید
آجیما به خونه دو رسید و میخواست پیادت کنه که نامجونم همراه باهات پیاده شد
نامجون: آجوما شما برید من خودم پیاده میام...
تعجب کرده بودی به سمت خونت رفتی و کلیدو در خونت انداختی کمی کلید و پیچوندی و در باز شد و وارد خونه شدی م.ست بود نمیدونست داره چیکار میکنه نزدیکت شد و به دیوار تکیت داد...ل.باشو رو ل.بات گذاشت و بعد چند مین جدا شد و از خونه خارج شد...
𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒
jin: یه مهمونی کوچیک واسه تولد جین گرفته بودی اول خودشو دعوت کرد یا بقیه اعضا رو چند ساعت بعد یکم براش ش.راب ریختی
و به دستش دادی اونم تا جرعه آخر نوشید ومس.ت شده بود
کنار کاناپه نشستی و میخواستی به اعضا زنگ بزنی که نذاشت از شونت گرفت و به خودش نزدیکت کرد جزئی ل.ب تو بوسید و خمار گفت.."حالا زنگ بزن"
𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒
suga: تو خونه نشسته بودی داشتی فیکی که تازه توی واتپد آپلود که شده بود رو میخوندی که یهو یکی زنگ خونت رو زد بلند شدی و دیدی یونگیه درو باز کردی و جلو در منتظر بودی تا از آسانسور بالا بیاد هنوز متوجه نشده بودی چرا اومده خونه برای همین که بلافاصله زنگو زد درو براش باز کردی که داخل شد بوی ال.کل ازش میومد و فهمیدی که م.سته سعی کردی که توی مبل تک نفری بنشونیش اما ننشست و نزدیکت اومد لنگ لنگان راه میرفت و کاراش دست خودش نبود چشماش قمار شده بود و نزدیکت شد دستشو بالای شونت گذاشت و به دلیل اینکه یکم قدت کوتاه بود خم شد و ل.باشو رو ل.ب هات چسبوند و بعد از شیش مین جدا شد همونجا توی کاناپه سه نفره دراز کشید و سریع خوابش برد
𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒
j-hope: جیهوپ زیاد اهل این کارا نبود و باورت نمیشد که م.ست
کرده
توی پارک منتظر نشسته بودی تا بیاد بعد از اینکه اومد کنارت روی نیمکت نشست و جلوت خم شد این باعث شد خجالت بکشی و به عقب خم شی اما نزدیکتر اومد و گوشه لب.ت رو بوسید...
سناریو درخواستی
وقتی اشتباهی ما رو میبوسن که عضو هشتمیم
(برای اینکه مثلا اشتباهی باشه همشونو م.ست جلوه دادم)
•
namjoon: کمپانی مهمونی بزرگی رو برای آیدلا برپا کرده بود
کل اعضا هم به اون مهمونی رفته بودند
چیزی نخوردی اما نامجون دل سیر نوشیده بود...
دیگه مهمونی تموم شده بود بلند شدید و سوار ماشین خصوصیتون شدید آجوما که راننده بود همه اعضا رو به خونههای خودشون برد نامجون، تو و آجوما فقط ماشین تنها بودید
آجیما به خونه دو رسید و میخواست پیادت کنه که نامجونم همراه باهات پیاده شد
نامجون: آجوما شما برید من خودم پیاده میام...
تعجب کرده بودی به سمت خونت رفتی و کلیدو در خونت انداختی کمی کلید و پیچوندی و در باز شد و وارد خونه شدی م.ست بود نمیدونست داره چیکار میکنه نزدیکت شد و به دیوار تکیت داد...ل.باشو رو ل.بات گذاشت و بعد چند مین جدا شد و از خونه خارج شد...
𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒
jin: یه مهمونی کوچیک واسه تولد جین گرفته بودی اول خودشو دعوت کرد یا بقیه اعضا رو چند ساعت بعد یکم براش ش.راب ریختی
و به دستش دادی اونم تا جرعه آخر نوشید ومس.ت شده بود
کنار کاناپه نشستی و میخواستی به اعضا زنگ بزنی که نذاشت از شونت گرفت و به خودش نزدیکت کرد جزئی ل.ب تو بوسید و خمار گفت.."حالا زنگ بزن"
𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒
suga: تو خونه نشسته بودی داشتی فیکی که تازه توی واتپد آپلود که شده بود رو میخوندی که یهو یکی زنگ خونت رو زد بلند شدی و دیدی یونگیه درو باز کردی و جلو در منتظر بودی تا از آسانسور بالا بیاد هنوز متوجه نشده بودی چرا اومده خونه برای همین که بلافاصله زنگو زد درو براش باز کردی که داخل شد بوی ال.کل ازش میومد و فهمیدی که م.سته سعی کردی که توی مبل تک نفری بنشونیش اما ننشست و نزدیکت اومد لنگ لنگان راه میرفت و کاراش دست خودش نبود چشماش قمار شده بود و نزدیکت شد دستشو بالای شونت گذاشت و به دلیل اینکه یکم قدت کوتاه بود خم شد و ل.باشو رو ل.ب هات چسبوند و بعد از شیش مین جدا شد همونجا توی کاناپه سه نفره دراز کشید و سریع خوابش برد
𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒𓂃𓈒
j-hope: جیهوپ زیاد اهل این کارا نبود و باورت نمیشد که م.ست
کرده
توی پارک منتظر نشسته بودی تا بیاد بعد از اینکه اومد کنارت روی نیمکت نشست و جلوت خم شد این باعث شد خجالت بکشی و به عقب خم شی اما نزدیکتر اومد و گوشه لب.ت رو بوسید...
۱.۶k
۳۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.