از دشمن تا معشوق پارت 6
های...امروز روز خیلییی بدی داشتم....و حالم خوب نیست ببخشید اگه بد نوشتم..
(متیو به درمانگاه رفت و بعد که دراکو و خانوم پامفر نیستند و ا/ت روی تخت دراز کشیده)
متیو=حالت خوبه؟
ا/ت =..من....من...خوبه
متیو= دراکو کجاست
ا/ت =رفت خانوم پامفر رو بیاره
(متیو گونه ا/ت رو نوازش کرد و آروم بهش گفت)
متیو=ببخشید که نتونستم ازت محافظت کنم
(ا/ت گریش گرفت)
ا/ت =من میتونم دوباره تحمل کنم
متیو=شیشش ..پرنسس کوچولو دیگه هیچ وقت تنهات نمیزارم
(متیو موهای ا/ت رو نوازش کرد اشک هاش رو پاک کرد و دست ا/ت رو بوسید)
(دراکو و خانوم پامفر آمدند. متیو و دراکو بیرون رفتن)
دراکو=اون عوضی کی بود؟
متیو=تئودور
دراکو=نکنه چون برادرته کاری باهاش نداشتی؟
متیو=کارش تمومه کافیه فقط یک بار دیگه با ا/ت کاری داشته باشه
(متیو مجبور میشه به خاطر دعوایی که با تئودور داشته به دفتر دامبلدور بده و دراکو به ا/ت کمک میکنه تا به خوابگاه برگرده)
ا/ت =این بابا تمام کار های که امروز برام کردی ممنونم و ببخشید برای رفتار بد صبحم
دراکو=ششش...مشکلی نیست اگه تو چیزیه بشه من حتی نمیتونم زندگی کنم
(ا/ت لبخند میزنه)
ا/ت =من فکر میکردم شما آدم های بدی هستید ولی انگار اشتباه فکر میکردم.....ببخشید بابت این فکرم
(به خوابگاه رسیدند)
دراکو = خوب استراحت کن.قلب من توانایی دوری از تو رو نداره
ا/ت =ممنون د....د.....دراکو.
(دراکو لبخند میزنه و موهای ا/ت رو بهم میریزه)
(شب ا/ت با صدای باز شدن پنجره از خواب بیدار میشه)
......=سلام .خانوم خانومای اسلایدرینی ها
#این "......" سوپرایز پارت بعد .فکر میکنید کیه؟#
(صبح .متیو پنسی رو به اتاق ا/ت میفرسته تا ا/ت رو چک کنه ولی با جیغ پنسی به طرف اتاق میدوعه.روی دیوار با خون نوشته شده بود :"سلام ...ریدل ،مالفوی از بازی خوشت میاد؟به هر حال به بازی خوش امدید "و یه تیکه از موی ا/ت کنار دیوار بود*
متیو=لعنت بهش(با داد خیلی بلند)
(متیو به درمانگاه رفت و بعد که دراکو و خانوم پامفر نیستند و ا/ت روی تخت دراز کشیده)
متیو=حالت خوبه؟
ا/ت =..من....من...خوبه
متیو= دراکو کجاست
ا/ت =رفت خانوم پامفر رو بیاره
(متیو گونه ا/ت رو نوازش کرد و آروم بهش گفت)
متیو=ببخشید که نتونستم ازت محافظت کنم
(ا/ت گریش گرفت)
ا/ت =من میتونم دوباره تحمل کنم
متیو=شیشش ..پرنسس کوچولو دیگه هیچ وقت تنهات نمیزارم
(متیو موهای ا/ت رو نوازش کرد اشک هاش رو پاک کرد و دست ا/ت رو بوسید)
(دراکو و خانوم پامفر آمدند. متیو و دراکو بیرون رفتن)
دراکو=اون عوضی کی بود؟
متیو=تئودور
دراکو=نکنه چون برادرته کاری باهاش نداشتی؟
متیو=کارش تمومه کافیه فقط یک بار دیگه با ا/ت کاری داشته باشه
(متیو مجبور میشه به خاطر دعوایی که با تئودور داشته به دفتر دامبلدور بده و دراکو به ا/ت کمک میکنه تا به خوابگاه برگرده)
ا/ت =این بابا تمام کار های که امروز برام کردی ممنونم و ببخشید برای رفتار بد صبحم
دراکو=ششش...مشکلی نیست اگه تو چیزیه بشه من حتی نمیتونم زندگی کنم
(ا/ت لبخند میزنه)
ا/ت =من فکر میکردم شما آدم های بدی هستید ولی انگار اشتباه فکر میکردم.....ببخشید بابت این فکرم
(به خوابگاه رسیدند)
دراکو = خوب استراحت کن.قلب من توانایی دوری از تو رو نداره
ا/ت =ممنون د....د.....دراکو.
(دراکو لبخند میزنه و موهای ا/ت رو بهم میریزه)
(شب ا/ت با صدای باز شدن پنجره از خواب بیدار میشه)
......=سلام .خانوم خانومای اسلایدرینی ها
#این "......" سوپرایز پارت بعد .فکر میکنید کیه؟#
(صبح .متیو پنسی رو به اتاق ا/ت میفرسته تا ا/ت رو چک کنه ولی با جیغ پنسی به طرف اتاق میدوعه.روی دیوار با خون نوشته شده بود :"سلام ...ریدل ،مالفوی از بازی خوشت میاد؟به هر حال به بازی خوش امدید "و یه تیکه از موی ا/ت کنار دیوار بود*
متیو=لعنت بهش(با داد خیلی بلند)
۱۰.۸k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.