سناریو ( 6 )
وقتی داری با عروسکهات بازی میکنی🧸
نامجون : خسته نشدی ؟ بشین این چهارتا کتاب رو برات آوردم بخونی 📚
■■■■
جین : مثلا ۲۰ سالته داری مثل بچه ی ۴ ساله بازی می کنی 😑
■■■■
شوگا : بشین بخواب ... یک ساعته داری با اون چغندر بازی میکنی 😑
■■■■
جی هوپ : اونم میاد پیشت با هم بازی می کنید 🧸
■■■■
جیمین : مثل جی هوپ 🧸
■■■■
تهیونگ : نمی خوای اون رو بذاری کنار ؟ * پوکر * 😐
ا.ت : نه آخه خیلی بامزست
تهیونگ یونتان رو پرت میکنه رو ا.ت و عروسکه ... یونتان هم شروع میکنه به پنجه انداختن به ا.ت و عروسکه
تهیونگ : شما را با پسرم تنها میگذارم و می ره بیرون و در رو قفل می کنه
ا.ت : جیغغغغ ... کمکککک
■■■■
جونگ کوک : بیا با هم شیر موز بخوریم و فیلم ببینیم
ا.ت : یسسس شیرموز
■■■■■■
🍓❤
میدونم گند زدم
نامجون : خسته نشدی ؟ بشین این چهارتا کتاب رو برات آوردم بخونی 📚
■■■■
جین : مثلا ۲۰ سالته داری مثل بچه ی ۴ ساله بازی می کنی 😑
■■■■
شوگا : بشین بخواب ... یک ساعته داری با اون چغندر بازی میکنی 😑
■■■■
جی هوپ : اونم میاد پیشت با هم بازی می کنید 🧸
■■■■
جیمین : مثل جی هوپ 🧸
■■■■
تهیونگ : نمی خوای اون رو بذاری کنار ؟ * پوکر * 😐
ا.ت : نه آخه خیلی بامزست
تهیونگ یونتان رو پرت میکنه رو ا.ت و عروسکه ... یونتان هم شروع میکنه به پنجه انداختن به ا.ت و عروسکه
تهیونگ : شما را با پسرم تنها میگذارم و می ره بیرون و در رو قفل می کنه
ا.ت : جیغغغغ ... کمکککک
■■■■
جونگ کوک : بیا با هم شیر موز بخوریم و فیلم ببینیم
ا.ت : یسسس شیرموز
■■■■■■
🍓❤
میدونم گند زدم
۲.۴k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.