پارت ۵ /پارت اخر
(cousin)
رفتم سمت خونه وقتی وارد خونه شدم صداش کردم ولی هیچ جوابی نشنیدم نگران شدم تن دتنو پله هارو بالا پایین کردم تا رسیدم ب اتاقش
یه نانه روی عسلی کنار تخت دیدم وقتی بازش کردم خون تو رگام یخ بست اون... نه نه
توی نامه نوشته بود...:
سلام جیمین شی عامممم احتمالا داری دنبال زنت رونا میگردی خودتو خسته نکن چون اون پیشه منه هه هه منتظر خبر مرگش باش!
از طرف دوستت "مکس"
_نه نه نباید ایطور شه!روناااااا....!!!!!!
همون لحظه گوشیم زنگ خورد...مکس بود!
-بدترکیببببب با زنم چ کار کردییییییی هاااااا
÷عا عا الان شد زنت؟؟؟ت ک ازش متنفر بودی
اگ میخای زنده بمونه بیا ب این ****ادرس ولی تنها نه پولا هم بیار!!!!
-یعنی فقط سر همین پولا رونا رو دزدیدهههه
اههههه باشهههههه اومدممممم
سریع پولا رو برداشتم و رفتم ب اون ادرس ولی ب همراه پلیس...
ویو رونا
بعد اون چند ماه وقتی خونه تنها بودم درو زدن ک همون مرده بود منو بردن ک دیگ هیچی نفهمیدم..... ترسیده بودم خیلیییی اون همون پسری بودک من ت کافه دیدم؟ اون خیلی مهربون بود الان چیشد یهو؟؟؟
÷خب خب خانم کوچولو عشقت داره میاد
+کاری ب جیمین نداشته باش!
÷ای وای ت ک دوسش نداشتی!!!!
+گفتم کاریش نداشته باشششش
-رونااااااا ولم کنینننننن رونااااااااا
+جیمیننننن تروخدااااا بروووووو خودتوووو نجات بدههههه
-رونااااا بدون ت هیجااااا نمیرممممم ولش کنیننننننننن
÷خب خب پولو اوردی؟
-ارهههه ولش کننننن لعنتییییییبی
÷اوکی ولش کنین ت هم پولو بده
-بیا
کیفی ک پولا توش بود رو دادم دستش...
+تمام جونی ک توی تنم بود رو برا رفتن پیشش جمع کردم....
-رونا حالت خوبه ؟؟؟(زیر لب جوری ک فقط اون بشنوه)
+هوم ....ترو خدا از این جا بریم!
-میریم
ک یهو صدای اژیر ماشین پلیس اومد!
¥از جات تکون نخور
÷از این کارت پشیمون میشی جیمین شی!پرش زمانی ب خونه
-رونا معذرت میخام تقصیر من بود
+نه ت تقصیری نداری
جیمین چند دقیقه ب صورتم خیره شد و بعد فاصله مون رو ۱ میلی متری کرد و...(بقیش با ذهن خرابتون😂)
من ک تعجب کرده بودم سریع جدا شدم و گفتم:
+ت...ت ک از من متنفر بودی!
-راستش میخاستم بهت بگم...من ت این مدت فهمیدم ک دوست دارم
+واقعا...پس فقط من نبودم ک این...حسو داشته!!!
-واقعا(با ذوق)
+هوم
یهو جیمین با ی خنده ی بیش از حد کیوت اومد و محکم بغلم کرد
ک هردو زدیم زیر خنده
۱ سال بعد ...
منو جیمین ازدواجمون رو قطعی کردیم و الان ی پسر کوچولو ک هفته پیش بدنیا اومده داریم ب اسم جونگ ما ی خانواده خوشبختیم.... :)
رفتم سمت خونه وقتی وارد خونه شدم صداش کردم ولی هیچ جوابی نشنیدم نگران شدم تن دتنو پله هارو بالا پایین کردم تا رسیدم ب اتاقش
یه نانه روی عسلی کنار تخت دیدم وقتی بازش کردم خون تو رگام یخ بست اون... نه نه
توی نامه نوشته بود...:
سلام جیمین شی عامممم احتمالا داری دنبال زنت رونا میگردی خودتو خسته نکن چون اون پیشه منه هه هه منتظر خبر مرگش باش!
از طرف دوستت "مکس"
_نه نه نباید ایطور شه!روناااااا....!!!!!!
همون لحظه گوشیم زنگ خورد...مکس بود!
-بدترکیببببب با زنم چ کار کردییییییی هاااااا
÷عا عا الان شد زنت؟؟؟ت ک ازش متنفر بودی
اگ میخای زنده بمونه بیا ب این ****ادرس ولی تنها نه پولا هم بیار!!!!
-یعنی فقط سر همین پولا رونا رو دزدیدهههه
اههههه باشهههههه اومدممممم
سریع پولا رو برداشتم و رفتم ب اون ادرس ولی ب همراه پلیس...
ویو رونا
بعد اون چند ماه وقتی خونه تنها بودم درو زدن ک همون مرده بود منو بردن ک دیگ هیچی نفهمیدم..... ترسیده بودم خیلیییی اون همون پسری بودک من ت کافه دیدم؟ اون خیلی مهربون بود الان چیشد یهو؟؟؟
÷خب خب خانم کوچولو عشقت داره میاد
+کاری ب جیمین نداشته باش!
÷ای وای ت ک دوسش نداشتی!!!!
+گفتم کاریش نداشته باشششش
-رونااااااا ولم کنینننننن رونااااااااا
+جیمیننننن تروخدااااا بروووووو خودتوووو نجات بدههههه
-رونااااا بدون ت هیجااااا نمیرممممم ولش کنیننننننننن
÷خب خب پولو اوردی؟
-ارهههه ولش کننننن لعنتییییییبی
÷اوکی ولش کنین ت هم پولو بده
-بیا
کیفی ک پولا توش بود رو دادم دستش...
+تمام جونی ک توی تنم بود رو برا رفتن پیشش جمع کردم....
-رونا حالت خوبه ؟؟؟(زیر لب جوری ک فقط اون بشنوه)
+هوم ....ترو خدا از این جا بریم!
-میریم
ک یهو صدای اژیر ماشین پلیس اومد!
¥از جات تکون نخور
÷از این کارت پشیمون میشی جیمین شی!پرش زمانی ب خونه
-رونا معذرت میخام تقصیر من بود
+نه ت تقصیری نداری
جیمین چند دقیقه ب صورتم خیره شد و بعد فاصله مون رو ۱ میلی متری کرد و...(بقیش با ذهن خرابتون😂)
من ک تعجب کرده بودم سریع جدا شدم و گفتم:
+ت...ت ک از من متنفر بودی!
-راستش میخاستم بهت بگم...من ت این مدت فهمیدم ک دوست دارم
+واقعا...پس فقط من نبودم ک این...حسو داشته!!!
-واقعا(با ذوق)
+هوم
یهو جیمین با ی خنده ی بیش از حد کیوت اومد و محکم بغلم کرد
ک هردو زدیم زیر خنده
۱ سال بعد ...
منو جیمین ازدواجمون رو قطعی کردیم و الان ی پسر کوچولو ک هفته پیش بدنیا اومده داریم ب اسم جونگ ما ی خانواده خوشبختیم.... :)
۱۲.۴k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.