وقتی تولدت بود و ... P1
یک سال شد که تو و جونگین با هم بودید اما هیچ اتفاق هیجان انگیزی بینتون نیوفتاده بود
نهایت روزی یه بار به صورت تلفنی یا چت حرف میزدید و هفته ای یکبار یه جای مخفی که شناخته نشه همو می دیدید
برای هر جفتتون تکراری شده بود اما چجوری میشد این شرایطو تغییر داد ...
حالت خیلی تو خونه گرفته بود پس تصمیم گرفتی بری بیرون هوا بخوری
لباست رو پوشیدی و با یه آرایش ملایم رفتی بیرون
همینطور که راه میرفتی گوشیت زنگ خورد عین همیشه ساعت ۶ عصر بود موقع زنگ زدنش بهت
جواب دادی : جونگینی ... چطوری ؟؟
جونگین : خوبم .. چیکار میکردی ؟؟
+ بیرونم
جونگین : عوو چه خوب ..
+ اوهوم ..
جونگین : وایسا همون جایی که هستی میخواییم بریم یه جایی
+ باشه .. منتظرم
نشستی رو صندلی کنار خیابون تا بیاد
بعد نیم ساعت با بوق ماشین متوجه اومدنش شدی دوییدی سمت ماشین و سوار شدی که بدون هیچ سلامی شروع کرد به حرف زدن : برات لباس گرفتم .. صندلی عقبه ...
یه کیف آرایشی هم سمتت گرفت
+ میشه بدونم کجا میریم
جونگین : نه ... میفهمی
لوازم آرایشی رو از دستش گرفتی و شروع کردی به آرایش
که بعد یک ربع رسیدید به یه کاخ رستورانی
جونگین لباس و از صندلی عقب داد بهت
جونگین : رفتیم تو میتونی اول تو اتاق لباست و عوض کنی
سرتو به نشانه تایید کردن تکون دادی و رفتید تو
نهایت روزی یه بار به صورت تلفنی یا چت حرف میزدید و هفته ای یکبار یه جای مخفی که شناخته نشه همو می دیدید
برای هر جفتتون تکراری شده بود اما چجوری میشد این شرایطو تغییر داد ...
حالت خیلی تو خونه گرفته بود پس تصمیم گرفتی بری بیرون هوا بخوری
لباست رو پوشیدی و با یه آرایش ملایم رفتی بیرون
همینطور که راه میرفتی گوشیت زنگ خورد عین همیشه ساعت ۶ عصر بود موقع زنگ زدنش بهت
جواب دادی : جونگینی ... چطوری ؟؟
جونگین : خوبم .. چیکار میکردی ؟؟
+ بیرونم
جونگین : عوو چه خوب ..
+ اوهوم ..
جونگین : وایسا همون جایی که هستی میخواییم بریم یه جایی
+ باشه .. منتظرم
نشستی رو صندلی کنار خیابون تا بیاد
بعد نیم ساعت با بوق ماشین متوجه اومدنش شدی دوییدی سمت ماشین و سوار شدی که بدون هیچ سلامی شروع کرد به حرف زدن : برات لباس گرفتم .. صندلی عقبه ...
یه کیف آرایشی هم سمتت گرفت
+ میشه بدونم کجا میریم
جونگین : نه ... میفهمی
لوازم آرایشی رو از دستش گرفتی و شروع کردی به آرایش
که بعد یک ربع رسیدید به یه کاخ رستورانی
جونگین لباس و از صندلی عقب داد بهت
جونگین : رفتیم تو میتونی اول تو اتاق لباست و عوض کنی
سرتو به نشانه تایید کردن تکون دادی و رفتید تو
۵.۱k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.