فیک رانpart ۲۸
ویو ران: دو ساعته دارم دنبالش میدوعمم....فک مرده گمم کرده..ولی اینجا مگه بیصاحابه؟ کجاعه... یهو غیبش زد...وای خدا... اگه اتفاقی براش بیوفته چی...نه کاکوچو منو میبخشه نه من خودمو میبخشم...اوه مایکی...مایکی حالا خیلی مهم نیس چند روزه میخاد خفم کنه..بهونهش جور شد..ولی نهههههه کجاس جدن...اینجا اگه یه پرنده رد بشه میترسم اینجا راستش زیادی تاریکه..دارم توهم میزنم...همش فک میکنم یکی دارع ا/ترو صدا میزنه... شاید از اینوور تو این دار و درختا رفته...وایسا ببینم.. این چیه..*نزدیک تر میره* این...
×: ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتععععع
ران: اعععععععععععععع یا حضرت موزتوراااااا من به سانزو ایمان میاورمممممم بخوان به نام اینوپی اعظمممممم این چی بودددددی یکی اینجاااسسسس این صدای پسرونه ی مایل به دخترونه ماله....
÷:خفه شوووو دیگههه دخترههه ی سلیطهههههه یزیدددد حنجرتو بوسیدههههه؟
×:حتمن اون یزیده تو بودی😑
رلن: یا خدا این سگ و گربه از راه من افتادن دنبال ا/تتتتتتت وای خداااااااااااا فرارررررررر * اخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ ...سرمممم...خخوردم به درخت؟ ایییی باید بشینم فک کنم...کجاممکنه رفته باشه..گیج بازی ک در میاره..من خودم فک میکنم تو این دار و درختا رفته..پسس...
سانزو در فاصله ی 2 متریه ران: ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت تو کجاییییییییییی؟؟؟؟؟ بخدا پیدات کنمقول میدم فقط یه لگد بهت بزنم....
ران: اهههههههههههههههه سانزووووووویههههه پشمکککک بلند اون صدایه نکرتووووو خیلیییی صدات خوبع دادم میزنهییییی؟؟؟؟
سانزو و سنجو: اههههههههههه این کیههههههه هانمایه لاشیییی؟؟؟
ران: اوع شت...
سانزو: وایسا ببینم....تو ای رانههههههه پدر اردکککککککککک یرجات وایسا ببینممممممممم
*ران جاخالی میده..سانزو با مخ میره تو درخت..دو تا میوه ی کاج هم رو سرش میوفته.....*
سنجو: هویییی هایتانی ران بهتره ا/ترو پیدا کنی...وگرنه نه تنها ما تورو میکشیم بلکه مایکی هر سه تامونو میکشه...!
ران: اینی که گفتی نه ربطی داشت نه اصلن درست بود..!
سنجو: حرفففف نزننن مرتیکه ی سلیطههههههه الان ا/ترو از کودوم گوری پیدا کنیم؟ هااااا؟؟؟
ران: من فک میکنم ..آخخخخخخخخخخخخخخخخخ *ران پرت میشه اون طرف*
ران: ای سانزویه....آخخخخخ
سانزو:پدرتو در میارممممممم
ران: بی پدرررررر...آییییییییی
سانزو:به چ جرعتییییییییییی
ران:گمشو اونووررررررر مگه من
سانزو: یه لگد میزنه*آرهه تووو
ران: من فراریش ندادم...آییییی
سانزو: اتفاقن اینکه اون رفته...
ران: *جاخالی میده* تقصیره من
سانزو: هستتتتتتت ران:نیستت
سنجو یه لگد به جفتشون میزنه:
شما دو تا نفله ها...الان وقتش نیس
ران: شما دو تا رو نمیدونم..
×: ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتععععع
ران: اعععععععععععععع یا حضرت موزتوراااااا من به سانزو ایمان میاورمممممم بخوان به نام اینوپی اعظمممممم این چی بودددددی یکی اینجاااسسسس این صدای پسرونه ی مایل به دخترونه ماله....
÷:خفه شوووو دیگههه دخترههه ی سلیطهههههه یزیدددد حنجرتو بوسیدههههه؟
×:حتمن اون یزیده تو بودی😑
رلن: یا خدا این سگ و گربه از راه من افتادن دنبال ا/تتتتتتت وای خداااااااااااا فرارررررررر * اخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ ...سرمممم...خخوردم به درخت؟ ایییی باید بشینم فک کنم...کجاممکنه رفته باشه..گیج بازی ک در میاره..من خودم فک میکنم تو این دار و درختا رفته..پسس...
سانزو در فاصله ی 2 متریه ران: ا/تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت تو کجاییییییییییی؟؟؟؟؟ بخدا پیدات کنمقول میدم فقط یه لگد بهت بزنم....
ران: اهههههههههههههههه سانزووووووویههههه پشمکککک بلند اون صدایه نکرتووووو خیلیییی صدات خوبع دادم میزنهییییی؟؟؟؟
سانزو و سنجو: اههههههههههه این کیههههههه هانمایه لاشیییی؟؟؟
ران: اوع شت...
سانزو: وایسا ببینم....تو ای رانههههههه پدر اردکککککککککک یرجات وایسا ببینممممممممم
*ران جاخالی میده..سانزو با مخ میره تو درخت..دو تا میوه ی کاج هم رو سرش میوفته.....*
سنجو: هویییی هایتانی ران بهتره ا/ترو پیدا کنی...وگرنه نه تنها ما تورو میکشیم بلکه مایکی هر سه تامونو میکشه...!
ران: اینی که گفتی نه ربطی داشت نه اصلن درست بود..!
سنجو: حرفففف نزننن مرتیکه ی سلیطههههههه الان ا/ترو از کودوم گوری پیدا کنیم؟ هااااا؟؟؟
ران: من فک میکنم ..آخخخخخخخخخخخخخخخخخ *ران پرت میشه اون طرف*
ران: ای سانزویه....آخخخخخ
سانزو:پدرتو در میارممممممم
ران: بی پدرررررر...آییییییییی
سانزو:به چ جرعتییییییییییی
ران:گمشو اونووررررررر مگه من
سانزو: یه لگد میزنه*آرهه تووو
ران: من فراریش ندادم...آییییی
سانزو: اتفاقن اینکه اون رفته...
ران: *جاخالی میده* تقصیره من
سانزو: هستتتتتتت ران:نیستت
سنجو یه لگد به جفتشون میزنه:
شما دو تا نفله ها...الان وقتش نیس
ران: شما دو تا رو نمیدونم..
۱۷.۱k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.