تکپاتی

(وقتی براش آهنگ میخونی و غرق صدات میشه و.....)
آت :هوفففففف جیمینا حوصلم سر رفت
جیمین :سر منم در رفت
حوصلت به شدت سر رفته بود و خسته بود دو ساعت به صفحه خالی تلویزیون خیره بودی همینجوری داشتی بهش نگاه میکردی که یهو یک چیزی یادت اومد به سمتش برگشتی و گفتی
آت :عشقم آفرین من بهت افتخار میکنم
جیمین به شدت تعجب کرده سرشو از توی موبایلش آورد بیرون و تو گفتی
آت :جیمین کامبک جدیدت و میگم مبارک باشه عشقم
جیمین لبخندی به این همه مهربونیت زد و گفت
جیمین :میخوای گوشش کنی
آت :اومم
جیمین آهنگ رو از توی گوشیش پلی کرد آیم اون آهنگ تورو یاد یک چیزی انداخت
گذرگاه عشق در خیابان سئول به وقت عاشقی جیمین اسم اون محلی که اولین بار قرار گذاشته بودین رو این گذاشت دیگه کم کم داشت گریت می‌گرفت و گفتی
آت :یادته (لرزش)
جیمین :مگه میشه یادم نباشه
به جیمین نگاهی کردی آهنگ رو پلی کردی و شروع به خواندن همراهش کردی خیلی قشنگ غرق در آهنگ بودی و جیمین محو تو بود آهنگ تموم شد و تو به سمت جیمین بر گشتی پاهاتو دور کمرش حلقه کردی و گفتی
آت :جیمین گذرگاه عشق در طول جایی بود که اولین قانون عشق به وجود اومد من اسمش رو گذاشتم زمان درست برای خواسته هات!
(بچه ها ساعت پنج صبح هست و من خستم فردا هم درخواستی ها هم تکپارتی میزارم کیوت هام
)