وقتی میا خونتون توی ایران p2
جیمین:اگه خواسته دارید به من بگید من انجام دهید
مادر یونجو:من یه نوه میخوام
جیمین:چرا که نه عزیزم امشب میریم تو کارش
یونجو:مامان آخه الان….
مادر یونجو:حرف نباشه نمیخوای پسر خوشتیپ و بامزگی رو پدر کنی؟
جیمین:مادر جان منو خجالت ندین
جیمین مادرت رو بقل میکنه
یونجو:یونجو:اگه منو بقل نکنی انتظار بقل هم نداشته باش( زمزمه)
جیمین:باشه تو رو هم بقل میکنم حسود کوچولو
یونجو:به من نگو حسود کوچولو
جیمین:باشه (خنده)
تهیونگ:مادر من قول میدم که براتون نوه بیارم
یونجو:تهیونگ داری چی میگی من آماد…..
مادر یونجو:حرف نباشه من هر چه سریع تر نوه میخوام
تهیونگ:یونجو چاگیا امشب چطوره؟
نگاه های پر معنای مادر
یونجو:خب من که مشکلی ندارم (خنده های فیک)
یونجو در ذهن:من الان چه گوهی بخورم تا دو هفته نمیتونم راه برم
تهیونگ:پس همین امشب اوکی شد
جونگ کوک:یونجو چاگیا به لحظه بیا اینجا
یونجو:الان اومدم
جونگ کوک لبای یونجو رو میبوسه
یونجو:جونگ کوک جلوی مامان و بابام آخه (خجالتی)
جونگ کوک: این که چیزی نیست تا چند هفته بعد یکی به خانوادمون اضافه میشه مادر و پدر یونجو:وای پسرم خیلی خوشحالمون کردی جونگ کوک من مشکلی ندارم فقط اگه یونجو بخواد
یونجو:باشه من مشکلی ندارم چاگیا( جون خودت)
مادر یونجو:من یه نوه میخوام
جیمین:چرا که نه عزیزم امشب میریم تو کارش
یونجو:مامان آخه الان….
مادر یونجو:حرف نباشه نمیخوای پسر خوشتیپ و بامزگی رو پدر کنی؟
جیمین:مادر جان منو خجالت ندین
جیمین مادرت رو بقل میکنه
یونجو:یونجو:اگه منو بقل نکنی انتظار بقل هم نداشته باش( زمزمه)
جیمین:باشه تو رو هم بقل میکنم حسود کوچولو
یونجو:به من نگو حسود کوچولو
جیمین:باشه (خنده)
تهیونگ:مادر من قول میدم که براتون نوه بیارم
یونجو:تهیونگ داری چی میگی من آماد…..
مادر یونجو:حرف نباشه من هر چه سریع تر نوه میخوام
تهیونگ:یونجو چاگیا امشب چطوره؟
نگاه های پر معنای مادر
یونجو:خب من که مشکلی ندارم (خنده های فیک)
یونجو در ذهن:من الان چه گوهی بخورم تا دو هفته نمیتونم راه برم
تهیونگ:پس همین امشب اوکی شد
جونگ کوک:یونجو چاگیا به لحظه بیا اینجا
یونجو:الان اومدم
جونگ کوک لبای یونجو رو میبوسه
یونجو:جونگ کوک جلوی مامان و بابام آخه (خجالتی)
جونگ کوک: این که چیزی نیست تا چند هفته بعد یکی به خانوادمون اضافه میشه مادر و پدر یونجو:وای پسرم خیلی خوشحالمون کردی جونگ کوک من مشکلی ندارم فقط اگه یونجو بخواد
یونجو:باشه من مشکلی ندارم چاگیا( جون خودت)
۹۹۰
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.