پارت ۳
#سوگند
ازخواب پاشدم خیلی گرسنه ام بود رفتم تو آشپز خونه دیدم بوی قرمه سبزی میاد وای من عاشق قرمه سبزی ام
دیدم ایدا نشسته رو صندلی و داره تو اینستا میچرخه لپشو کشیدم
اوم آیدا خانوم چی کرده
همه رو دیوونه کرده
ایدا : باز بوی قرمه سبزی خورده به دماغت اینجوری میکنی
ایدا یه خواب خوبی دیدم
ایدا: خواب چی دیدی حالا
خواب دیدم توی یه باغ بودم داشتم واسه خودم میگشتم که رهامم تو باغ بود رفتم پیشش اون روش به من نبود ولی یهو برگشت چسبوندم به یه درخت و لبامو میبوسید همین جا بود که از خواب پا شدم
ایدا : چه خواب رمانتیکی یعنی باور کنم
یه چشم غره بهش رفتم و گفتم :
مگه من دروغ گو ام
نه عزیزم حالا قهر نکن بیا واسه ابجیه خودم قرمه سبزی بکشم
تا اسمش اومد اب دهنم راه افتاد
ایدا برام کشید
چشم بهش افتاد دلم نمیومد بخورمش ولی خیلی گشنم بود
یه قاشق خوردم
ایدا اب بده زود باش
ایدا اب بهم داد از چشام اشک میریخت خیلی تند بود
ایدا : چت شد یهو
ایدا خیلی تنده اخه مگه چقد فل فل ریختی وای خدا اتیش گرفتم
یه قاشق خورد خودشم اتیش گرفت
یه لیوان اب دادم بهش خورد
لعنت بهت ایدا غذا رو زهر مارم کردی
برو دوتا پیتزا سفارش بده شب با شکم گرسنه نخوابیم
ایدا رفت دو تا پیتزا سفارش داد
پیتزا ها رو تموم کردیم حالا بیکار نشسته بودیم
ایدا : بیا انابل ۳ رو ببنیم
باشه برو برقو خاموش کن ایدا رفت برقو خاموش کرد فیلمو که تموم کردیم رفتم بخوابم که صدای جیغ اومد
نگای ایدا کردم دیدم خیره شده به در اتاق
چته ایدا
ایدا : یه صدایی از تو اتاقم اومد
رفتم نگا کردم هیچی نبود
ایدا هم رفت تو اتاقش من تو اتاق خودم و داشتم به خوابم فکر میکردم که دوباره خوابم برد
ازخواب پاشدم خیلی گرسنه ام بود رفتم تو آشپز خونه دیدم بوی قرمه سبزی میاد وای من عاشق قرمه سبزی ام
دیدم ایدا نشسته رو صندلی و داره تو اینستا میچرخه لپشو کشیدم
اوم آیدا خانوم چی کرده
همه رو دیوونه کرده
ایدا : باز بوی قرمه سبزی خورده به دماغت اینجوری میکنی
ایدا یه خواب خوبی دیدم
ایدا: خواب چی دیدی حالا
خواب دیدم توی یه باغ بودم داشتم واسه خودم میگشتم که رهامم تو باغ بود رفتم پیشش اون روش به من نبود ولی یهو برگشت چسبوندم به یه درخت و لبامو میبوسید همین جا بود که از خواب پا شدم
ایدا : چه خواب رمانتیکی یعنی باور کنم
یه چشم غره بهش رفتم و گفتم :
مگه من دروغ گو ام
نه عزیزم حالا قهر نکن بیا واسه ابجیه خودم قرمه سبزی بکشم
تا اسمش اومد اب دهنم راه افتاد
ایدا برام کشید
چشم بهش افتاد دلم نمیومد بخورمش ولی خیلی گشنم بود
یه قاشق خوردم
ایدا اب بده زود باش
ایدا اب بهم داد از چشام اشک میریخت خیلی تند بود
ایدا : چت شد یهو
ایدا خیلی تنده اخه مگه چقد فل فل ریختی وای خدا اتیش گرفتم
یه قاشق خورد خودشم اتیش گرفت
یه لیوان اب دادم بهش خورد
لعنت بهت ایدا غذا رو زهر مارم کردی
برو دوتا پیتزا سفارش بده شب با شکم گرسنه نخوابیم
ایدا رفت دو تا پیتزا سفارش داد
پیتزا ها رو تموم کردیم حالا بیکار نشسته بودیم
ایدا : بیا انابل ۳ رو ببنیم
باشه برو برقو خاموش کن ایدا رفت برقو خاموش کرد فیلمو که تموم کردیم رفتم بخوابم که صدای جیغ اومد
نگای ایدا کردم دیدم خیره شده به در اتاق
چته ایدا
ایدا : یه صدایی از تو اتاقم اومد
رفتم نگا کردم هیچی نبود
ایدا هم رفت تو اتاقش من تو اتاق خودم و داشتم به خوابم فکر میکردم که دوباره خوابم برد
۲۶.۷k
۱۲ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.