ادامه تکپارتی نامجون
ادامه تکپارتی نامجون
نامجون : خوب عزیزم امتحان چطور بود ؟ میشه برگه امتحانت رو بدی نگاه کنم
ا.ت : برگم رو با استرس بهش دادم
نامجون : این دیگه چه نمره ای که گرفتی یک از بیست نمره واقعا که گوشیت رو میدید و میری اتاقت و بیشتر درس میخونی فهمیدی ( داد)
ا.ت : ب.با.باشه ( گریه ) رفتم داخل اتاقم واقعا که هق هق نامجون هق داشتم بلند گریه میگردم که در اتاقم زده شد در را باز کرد نامجون بود
ا.ت: سرم رو برگردوندم داخل بالشت فشار دادم حس کردم تخت بالا و پایین شد
نامجون : خودت خوب میدونی که روی درست حساسم و میدونی که عصبانی میشم چرا درست رو نخوندم اونم ریاضی ؟
ا.ت: جوابی بهش ندادم و به گریه کردم ادامه دادم دیدم دستش رو کشید روی سرم و سرم رو بوسید
نامجون : گریه نکن خواهر کچولو متاسفم که به گریه انداختم قول میدم دیگه عصبانی نشم ولی به شرطی که از این به بعد درست رو خوب بخونی باشه ؟ داداشی رو میبخشی ( کیوت)
ا.ت: دلم نیومد به ای صورت کیوت نه بگم نامجون رو بغل کردم و بخشیدمش
( پایان )
اگه اشتباه تایپی بود ببخشید
بچها چند تا تکپارتی دیگه هم میخوایم بنویسیم لطفاً حمایت کنید 😘
نامجون : خوب عزیزم امتحان چطور بود ؟ میشه برگه امتحانت رو بدی نگاه کنم
ا.ت : برگم رو با استرس بهش دادم
نامجون : این دیگه چه نمره ای که گرفتی یک از بیست نمره واقعا که گوشیت رو میدید و میری اتاقت و بیشتر درس میخونی فهمیدی ( داد)
ا.ت : ب.با.باشه ( گریه ) رفتم داخل اتاقم واقعا که هق هق نامجون هق داشتم بلند گریه میگردم که در اتاقم زده شد در را باز کرد نامجون بود
ا.ت: سرم رو برگردوندم داخل بالشت فشار دادم حس کردم تخت بالا و پایین شد
نامجون : خودت خوب میدونی که روی درست حساسم و میدونی که عصبانی میشم چرا درست رو نخوندم اونم ریاضی ؟
ا.ت: جوابی بهش ندادم و به گریه کردم ادامه دادم دیدم دستش رو کشید روی سرم و سرم رو بوسید
نامجون : گریه نکن خواهر کچولو متاسفم که به گریه انداختم قول میدم دیگه عصبانی نشم ولی به شرطی که از این به بعد درست رو خوب بخونی باشه ؟ داداشی رو میبخشی ( کیوت)
ا.ت: دلم نیومد به ای صورت کیوت نه بگم نامجون رو بغل کردم و بخشیدمش
( پایان )
اگه اشتباه تایپی بود ببخشید
بچها چند تا تکپارتی دیگه هم میخوایم بنویسیم لطفاً حمایت کنید 😘
۸۷۰
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.