داستان عضو هشتم بی تی اس ۳
ا/ت :چی نه نه
جونگ کوک : مطمئنی
ا/ت : اره
بعد از خداحافظی
ا/ت یادش اومد یه کلید اضافه تو کیفش داره زود برداشت
و رفت خونه
هفته ی بعد ا/ت نصفه شب داشت تو خیابان راه میرفت
که یه دفعه حس کرد کسی پشتشه
برگشت دید چند تا مزاحم با چاقو اومدن
راستی بچه ها یادم رفت بگم این روز بی تی اس داشتن ا/ت رو تعقیب میکردن
ا/ت تونست از دست اونا فرار کنه
روز بعد معلم ورزش اومد و گفت هرکسی یه ورزشی رو انتخاب کنه
ا/ت تکواندو و فوتبالو انتخاب کردی
اتفاقاً کل اعضا هم همون ورزش رو به خاطر تو انتخاب کردن
جونگ کوک : مطمئنی
ا/ت : اره
بعد از خداحافظی
ا/ت یادش اومد یه کلید اضافه تو کیفش داره زود برداشت
و رفت خونه
هفته ی بعد ا/ت نصفه شب داشت تو خیابان راه میرفت
که یه دفعه حس کرد کسی پشتشه
برگشت دید چند تا مزاحم با چاقو اومدن
راستی بچه ها یادم رفت بگم این روز بی تی اس داشتن ا/ت رو تعقیب میکردن
ا/ت تونست از دست اونا فرار کنه
روز بعد معلم ورزش اومد و گفت هرکسی یه ورزشی رو انتخاب کنه
ا/ت تکواندو و فوتبالو انتخاب کردی
اتفاقاً کل اعضا هم همون ورزش رو به خاطر تو انتخاب کردن
۱۱.۵k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.