«تق تق »
«تق تق »
دیدم کسی جواب نداد دوباره در زدم ک در باز شد و
_کیییییهههههه
+منم (خیلی اروم درحالی ک سرم رو پایین انداخته بودم)
_اها تویی! چیه؟
+برات غذا اوردم
(چون میدونستم رام نمیده درو هل دادم و رفتم تو )
غذا هارو روی میز گذاشتم
+ غذا اوردم برات
_ نمیخوام دیگه انجام نده اینکارا رو
+بهت گفتم ک از روی عذاب وجدان ک اینکارا رو میکنم
+بیا بخور
_ بچه نیستم ک غذارو میزاری تو دهنم خودم میتونم!
+خب بیا
قاشق رو گرفت ک یهو دستش درد گرفت و قاشق افتاد
_ایییی... ایییییییی
+ بهت گفتم ک خودت گوش ندادی
_ اخ دستم
+کو بزار ببینم!!!
چون غذا داغ بود دستش قرمز شده بود ولی صدمه ای ندیده بود
+امروز من کارات رو انجام میدم تو استراحت کن
_ خودم میتونم
+لج نکن
بهش محل ندادم و مشغول شدم
جیمین ویو :
از ات بدم میومد ولی نمیدونم چرا دیگه اون احساس رو نداشتم دیگه ازش بدم نمیومد ولی خوشمم نمیومد
ولی این احساس رو قبلا تجربه نکرده بودم
ات اومد
ک یهو از دهنم پرید
_ ام... ات
+هوم
بیا فیلم ببینیم
وای خدا این چی بود من گفتم 😳
+ ها! چی! ...... باش فقط وایسا دارو هات و غذات رو بیارم
.
.
.
+ خب بیا اینارو بخور از دردت کم میکنه
_ چی!ها! باشه بده
+ اون رو ک خوردی غذا هم بخور تا داغ
خاستم غذا رو بخورم ک با نگا کردن ب لباساش فهمیدم ک اون از مدرسه اومده اینجا و هنوز چیزی نخورده ، کنارم نشسته بود زیر چشماش گود افتاده بود مشخص بود ک هم زیاد گریه کرده و هم نخوابیده
_ات بیا توهم بخور
+ نه تو بخور من میل ندارم (خسته)
یکی از ظرف هارو جلوش گرفتم و گفتم
_ بیا این بنظر خوشمزه میاد
+اخه ... پس خودت؟
_بگیر دیگه
هوا خیلی سرد بود ولی ات با فرم مدرسه بدون گرمکنی اومده بود بنظرم سردش بود ولی چیزی نمیگفت
چند دقه ای از فیلم گذشت بود ک برگشتم ببینم ات غذاش رو خورده ک.....
بچه ها اینم از پارت جدید پارت بعدی رو شب میزارم و اینکه جونگ کوک و سولهی نقش های فرعی ن و زیاد باهاشون کار نداریم ❤️🩹
دیدم کسی جواب نداد دوباره در زدم ک در باز شد و
_کیییییهههههه
+منم (خیلی اروم درحالی ک سرم رو پایین انداخته بودم)
_اها تویی! چیه؟
+برات غذا اوردم
(چون میدونستم رام نمیده درو هل دادم و رفتم تو )
غذا هارو روی میز گذاشتم
+ غذا اوردم برات
_ نمیخوام دیگه انجام نده اینکارا رو
+بهت گفتم ک از روی عذاب وجدان ک اینکارا رو میکنم
+بیا بخور
_ بچه نیستم ک غذارو میزاری تو دهنم خودم میتونم!
+خب بیا
قاشق رو گرفت ک یهو دستش درد گرفت و قاشق افتاد
_ایییی... ایییییییی
+ بهت گفتم ک خودت گوش ندادی
_ اخ دستم
+کو بزار ببینم!!!
چون غذا داغ بود دستش قرمز شده بود ولی صدمه ای ندیده بود
+امروز من کارات رو انجام میدم تو استراحت کن
_ خودم میتونم
+لج نکن
بهش محل ندادم و مشغول شدم
جیمین ویو :
از ات بدم میومد ولی نمیدونم چرا دیگه اون احساس رو نداشتم دیگه ازش بدم نمیومد ولی خوشمم نمیومد
ولی این احساس رو قبلا تجربه نکرده بودم
ات اومد
ک یهو از دهنم پرید
_ ام... ات
+هوم
بیا فیلم ببینیم
وای خدا این چی بود من گفتم 😳
+ ها! چی! ...... باش فقط وایسا دارو هات و غذات رو بیارم
.
.
.
+ خب بیا اینارو بخور از دردت کم میکنه
_ چی!ها! باشه بده
+ اون رو ک خوردی غذا هم بخور تا داغ
خاستم غذا رو بخورم ک با نگا کردن ب لباساش فهمیدم ک اون از مدرسه اومده اینجا و هنوز چیزی نخورده ، کنارم نشسته بود زیر چشماش گود افتاده بود مشخص بود ک هم زیاد گریه کرده و هم نخوابیده
_ات بیا توهم بخور
+ نه تو بخور من میل ندارم (خسته)
یکی از ظرف هارو جلوش گرفتم و گفتم
_ بیا این بنظر خوشمزه میاد
+اخه ... پس خودت؟
_بگیر دیگه
هوا خیلی سرد بود ولی ات با فرم مدرسه بدون گرمکنی اومده بود بنظرم سردش بود ولی چیزی نمیگفت
چند دقه ای از فیلم گذشت بود ک برگشتم ببینم ات غذاش رو خورده ک.....
بچه ها اینم از پارت جدید پارت بعدی رو شب میزارم و اینکه جونگ کوک و سولهی نقش های فرعی ن و زیاد باهاشون کار نداریم ❤️🩹
۲۰.۳k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.