شاهدخت درد p14

شاهدخت درد p14

ا.ت: خ خ خ خب من انتخابم... سوهی
سوهی: پوزخند
ته: عصبانی داره به ا.ت نگاه کنه
سوهی: دیدی
ته: ا.ت دارم برات
سوهی ا.ت و برداشت و برد
ویو ته
من دیوونه وار عاشق ا.ت شده بودم ولی اون سوهی عوضی اونو ازم گرفت
ولی من پسش میگیرم
ا.ت: ددی بریم خونه
سوهی: بریم بیبی گرلم
ا.ت: یوقت ته پیدامون نکنه
سوهی: نگران نباش

سوهی و ا.ت رفتن یه عمارت تویه جنگل که ته پیداشون نکنه

ته: کوک باید پیداشون کنیم من بدون ا.ت نمیتونم زندگی کنم
کوک: باشه(پوکر فیس چون خودشم ا.ت رو دوست داره)
ته: خب فعلا چند نفرو بفرستیم دنبالشون تا
اون موقع بگو بار اسلحه که قرار بود بیاد چی شد
کوک: تا دوماه دیگه میرسه
اون واسع ما خیلی مهمه
ته: میدونم سرمایه گذاری بزرگیه

سوهی ویو

خیلی خوشحالم ا.ت پیشم برگشته ولی از دست ته در امان نیستیم
ا.ت: ددییی من گشنمههه
سوهی: باشه شکمو
سوهی به اجوما گفت غذا بپزه
بعد از خوردن غذا
ا.ت: خب اتاقم کجاست
سوهی: اتاق من
ا.ت: کاریم.. ک که نمیکنی؟
سوهی: چطور به اون عوضی اجازع دادی
ا.ت: هق هق خوب زوری بود اون
سوهی: باشع بابا کاریت نمیکنم

سوهی ویو
فردا تو غذای ا.ت باید تحریک کننده بریزم
با همین فکرا خوابید

بچع ها من اومدم ترمیم ناخن هام واسه همین زود تر گذاشتم