تلافی
تلافی
(ارسلان)
دیانا همون جور که بغلم بود خوابش برد آروم سرش رو نوازش کردم و بوسی به پیشونیش زدم ذهنم خیلی مشغول بود و داشتم به این فکر میکردم که اگر دیانا رو ازم بگیرن من دیونه میشم یعنی این کی بود که این پیام رو برای ما فرستاد همین جور که داشتم فکر میکردم چشام سنگین شد و به خواب رفتم.
*****
با صدای دیانا که داشت اسمم رو میگفت بیدار شدم و گفتم (من)چیشده؟
(دیانا)هیچی نشده پاشو صبح شده بریم صبحونه بخو.....
بی توجه به حرف زدنش دستش رو کشیدم که چون حواسش نبود افتاد کنارم رو تخت که صدای اعتراضش بلند شد و گفت(دیانا)اعععع چیکار میکنی دیونه ولم کن
(من)قر قر نکن کوچولو
(دیانا)باش قر قر نمیکنم تو ولم کن
(من)باش ولی یک شرت داره
(دیانا)بگو ببینم
لبام و قنچه کردم و گفتم(من)باید ماچم کنی این قفل دستام فقط با ماچ تو باز میشه .دیانا یکی زد تو سرم و گفت (دیانا+نمیخوام ولم کن ببینم
(من)یا ماچ میکنی یا ولت نمیکنم
(دیانا)هوففففف
لباش رو آروم رو لبام گذاشت و خواست سرش رو عقب بکشه که نزاشتم و این بوسه رو طولانی تر کردم بعد ۳دقیقه که نفسم بند اومد ولش کردم و سرم رو تو کردنش فرو کردم و نفس عمیقی کشیدم که دیانا نفس نفس زنان گفت(دیانا)خو...خوب حا.....حالا ول..ولم کن
بوسی به کردنش زدوم و دستم رو از دورش باز مردم اونم زودی بلند شد و زیر لب نکبتی نصارم کرد و از اتاق بیرون رفت و درو بست داشتم ریز ریز میخندیدم که سرش رو از لای در بیرون آورد و گفت(دیانا)راستی بیا پایین صبحونه بخوریم
(من)چشم خانوم چشم الان میام
از اوتاق بیرون رفت که منم بلند شدم و به سمت سرویس رفتم کار های مربوط رو انجام دادم و از اتاق رفتم بیرون تا برم پیش بچه ها صبحونه بخورم.
پارت _۳۸
پارت داریمممممممممم 💜
تقدیم به شما دوزتان 🤍
ماچ به کلتون 😘
ببشید اگه دیر دیر پارت میزارم امید وارم درک کنید🥺
(ارسلان)
دیانا همون جور که بغلم بود خوابش برد آروم سرش رو نوازش کردم و بوسی به پیشونیش زدم ذهنم خیلی مشغول بود و داشتم به این فکر میکردم که اگر دیانا رو ازم بگیرن من دیونه میشم یعنی این کی بود که این پیام رو برای ما فرستاد همین جور که داشتم فکر میکردم چشام سنگین شد و به خواب رفتم.
*****
با صدای دیانا که داشت اسمم رو میگفت بیدار شدم و گفتم (من)چیشده؟
(دیانا)هیچی نشده پاشو صبح شده بریم صبحونه بخو.....
بی توجه به حرف زدنش دستش رو کشیدم که چون حواسش نبود افتاد کنارم رو تخت که صدای اعتراضش بلند شد و گفت(دیانا)اعععع چیکار میکنی دیونه ولم کن
(من)قر قر نکن کوچولو
(دیانا)باش قر قر نمیکنم تو ولم کن
(من)باش ولی یک شرت داره
(دیانا)بگو ببینم
لبام و قنچه کردم و گفتم(من)باید ماچم کنی این قفل دستام فقط با ماچ تو باز میشه .دیانا یکی زد تو سرم و گفت (دیانا+نمیخوام ولم کن ببینم
(من)یا ماچ میکنی یا ولت نمیکنم
(دیانا)هوففففف
لباش رو آروم رو لبام گذاشت و خواست سرش رو عقب بکشه که نزاشتم و این بوسه رو طولانی تر کردم بعد ۳دقیقه که نفسم بند اومد ولش کردم و سرم رو تو کردنش فرو کردم و نفس عمیقی کشیدم که دیانا نفس نفس زنان گفت(دیانا)خو...خوب حا.....حالا ول..ولم کن
بوسی به کردنش زدوم و دستم رو از دورش باز مردم اونم زودی بلند شد و زیر لب نکبتی نصارم کرد و از اتاق بیرون رفت و درو بست داشتم ریز ریز میخندیدم که سرش رو از لای در بیرون آورد و گفت(دیانا)راستی بیا پایین صبحونه بخوریم
(من)چشم خانوم چشم الان میام
از اوتاق بیرون رفت که منم بلند شدم و به سمت سرویس رفتم کار های مربوط رو انجام دادم و از اتاق رفتم بیرون تا برم پیش بچه ها صبحونه بخورم.
پارت _۳۸
پارت داریمممممممممم 💜
تقدیم به شما دوزتان 🤍
ماچ به کلتون 😘
ببشید اگه دیر دیر پارت میزارم امید وارم درک کنید🥺
۷.۵k
۱۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.