پارت57
#پارت57
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
دستمو پشت کمرش گذاشتم وهدایتش کردم داخل ، بهسا همون اول به سمت لباس عروسکی که صورتی رنگ بود رفت و مشغول برانداز کردنش شد
یه چرخی توی مغازه زدم و با دیدن لباس دنباله دار مشکی که قسمت سر سی نه اش کاملا باز بود به سمتش رفتم
از حق نگذریم که چیز زیبا و برازنده ای بود ؛ خواستم بهسارو صدا کنم که دختر لوندی به سمتم اومد و لبخندی بهم زد
_ اوه چه مشتری خوش سلیقه ای ، این یکی از شیک ترین کارای مزونمونه!! برای خانومتون میخواستین؟؟
خیلی جدی گفتم:
_ نه برای دخترم میخوام
+ بسیار عالی ؛ کجا هستن دخترتون؟!
به سمتی که بهسا ایستاده بود اشاره کردم که گفت:
_ بگید بیاد کمکش کنم تا پرو کنه
+ خودم کمکش میکنم
_ آخه این لباس از زیر باید پوشیده بشه و نباید هیچ گونه لباس اضافه ای تنش باشه
+ گفتم که خودم کمکش میکنم!!
دختره شونه ای بالا انداخت و به سمت انبار رفت تا لباسو بیاره ، بهسارو به سمت اتاق پرو بردم و بعد از اینکه دختره لباسو آورد ازش گرفتم
با یه دست لباسو نگه داشته بودم و با اون یکی دستمم درو باز کردم
+ چرا خشکت زده پس؟؟ باید کمکت کنم تا اینو بپوشی ، دربیار لباستاتو
_ میشه بگید اون خانومه بیاد؟ من با شماراحت نیستم
سرمو بردم داخل اتاق و از بین دندونای کیلید شدم گفتم:
+ بهسا عصابمو خورد نکن نزار سرت داد بزنم ؛ فقط کاریو بکن که میگم....
#دخترکوچولویمن👧🏻💧
دستمو پشت کمرش گذاشتم وهدایتش کردم داخل ، بهسا همون اول به سمت لباس عروسکی که صورتی رنگ بود رفت و مشغول برانداز کردنش شد
یه چرخی توی مغازه زدم و با دیدن لباس دنباله دار مشکی که قسمت سر سی نه اش کاملا باز بود به سمتش رفتم
از حق نگذریم که چیز زیبا و برازنده ای بود ؛ خواستم بهسارو صدا کنم که دختر لوندی به سمتم اومد و لبخندی بهم زد
_ اوه چه مشتری خوش سلیقه ای ، این یکی از شیک ترین کارای مزونمونه!! برای خانومتون میخواستین؟؟
خیلی جدی گفتم:
_ نه برای دخترم میخوام
+ بسیار عالی ؛ کجا هستن دخترتون؟!
به سمتی که بهسا ایستاده بود اشاره کردم که گفت:
_ بگید بیاد کمکش کنم تا پرو کنه
+ خودم کمکش میکنم
_ آخه این لباس از زیر باید پوشیده بشه و نباید هیچ گونه لباس اضافه ای تنش باشه
+ گفتم که خودم کمکش میکنم!!
دختره شونه ای بالا انداخت و به سمت انبار رفت تا لباسو بیاره ، بهسارو به سمت اتاق پرو بردم و بعد از اینکه دختره لباسو آورد ازش گرفتم
با یه دست لباسو نگه داشته بودم و با اون یکی دستمم درو باز کردم
+ چرا خشکت زده پس؟؟ باید کمکت کنم تا اینو بپوشی ، دربیار لباستاتو
_ میشه بگید اون خانومه بیاد؟ من با شماراحت نیستم
سرمو بردم داخل اتاق و از بین دندونای کیلید شدم گفتم:
+ بهسا عصابمو خورد نکن نزار سرت داد بزنم ؛ فقط کاریو بکن که میگم....
۹۳۴
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.