عشق غیر منتظره part ¹⁶
انچه گذشت
با چیزی که دیدم ترس ورم داشت
part ¹⁶
ته ویو
اون .......... اون یونا بود
دوست دختر قبلیم
اگه الان ات رو ببینه هزار تا تیکه بارش میکنه
ات ویو
دیدم تهیونگ استرس گرفته
+عزیزم خوبی؟
_اره عزیزم خوبم
رفتیم سر یه میز که خالی بود نشستیم
وقتی اهنگ پلی شد میخواستم برقصم پس بلند شدم و دست تهیونگ رو گرفتم
+ته بیا بریم برقصیم
_باشه بریم
یکم رقصیدیم بعد اومدیم نشستیم
دیدم یه دختره همش داره به تهیونگ نگاه میکنه عصبی شدم
دیدم داره میاد طرفمون
(یونا$)
$اووووپاااا
$اینجا چیکار میکنی ؟
+اوپا؟
$هی ه*رزه تو کی هستی دست اوپام رو ولکن
+درست حرف بزن من همسرشم
$برو بابا تو یه ه*رزه ای بیش نیستی
_یونا درست حرف بزن با همسرم
$اوپا اگه اون زنت باشه من مطمعنم تو دوسش نداری بهش بگو هنوز منو دوست داری
دیگه خیلی عصبی شده بودم
خواستم از پارتی خارج شم که جیمین دستم رو گرفت
٪کجا میری ات حالت خوبه
+ جیمین بعدا
سریع از اونجا زدم بیرون با تاکسی رفتم خونه لباس هام رو عوض کردم که دیدم ته اومد خونه
ته ویو
وقتی ات رفت کاملا مشخص بود عصبی شده
_یونا به چه حقی با زن من اینجوری حرف میزنی ما قبلا باهم دوست بودیم مال گذشته است
من ات رو دوست دارم و ۱ تار موی اون رو با ۱۰۰۰ تای تو عوض نمیکنم
سریع اومدم بیرون
جیمین بهم زنگ زد
٪هی تهیونگ چی شده هم ات همینجوری گذاشت رفت هم تو چیزی شده
_اره بعدا حرف میزنیم جیمین الان نه
گوشی رو قطع کردم و با سرعت ۲۰۰ میروندم
رسیدم خونه دیدم چراغ ها روشنه
رفتم داخل که دیدم......
بچه ها بقیه اش برای فردا بزارید هیجانی داشته باشه
شب بخیر موچیا 😘🥰😍🌈❤
با چیزی که دیدم ترس ورم داشت
part ¹⁶
ته ویو
اون .......... اون یونا بود
دوست دختر قبلیم
اگه الان ات رو ببینه هزار تا تیکه بارش میکنه
ات ویو
دیدم تهیونگ استرس گرفته
+عزیزم خوبی؟
_اره عزیزم خوبم
رفتیم سر یه میز که خالی بود نشستیم
وقتی اهنگ پلی شد میخواستم برقصم پس بلند شدم و دست تهیونگ رو گرفتم
+ته بیا بریم برقصیم
_باشه بریم
یکم رقصیدیم بعد اومدیم نشستیم
دیدم یه دختره همش داره به تهیونگ نگاه میکنه عصبی شدم
دیدم داره میاد طرفمون
(یونا$)
$اووووپاااا
$اینجا چیکار میکنی ؟
+اوپا؟
$هی ه*رزه تو کی هستی دست اوپام رو ولکن
+درست حرف بزن من همسرشم
$برو بابا تو یه ه*رزه ای بیش نیستی
_یونا درست حرف بزن با همسرم
$اوپا اگه اون زنت باشه من مطمعنم تو دوسش نداری بهش بگو هنوز منو دوست داری
دیگه خیلی عصبی شده بودم
خواستم از پارتی خارج شم که جیمین دستم رو گرفت
٪کجا میری ات حالت خوبه
+ جیمین بعدا
سریع از اونجا زدم بیرون با تاکسی رفتم خونه لباس هام رو عوض کردم که دیدم ته اومد خونه
ته ویو
وقتی ات رفت کاملا مشخص بود عصبی شده
_یونا به چه حقی با زن من اینجوری حرف میزنی ما قبلا باهم دوست بودیم مال گذشته است
من ات رو دوست دارم و ۱ تار موی اون رو با ۱۰۰۰ تای تو عوض نمیکنم
سریع اومدم بیرون
جیمین بهم زنگ زد
٪هی تهیونگ چی شده هم ات همینجوری گذاشت رفت هم تو چیزی شده
_اره بعدا حرف میزنیم جیمین الان نه
گوشی رو قطع کردم و با سرعت ۲۰۰ میروندم
رسیدم خونه دیدم چراغ ها روشنه
رفتم داخل که دیدم......
بچه ها بقیه اش برای فردا بزارید هیجانی داشته باشه
شب بخیر موچیا 😘🥰😍🌈❤
۷.۰k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.