Colored stars

part ①⑧
ته: فعلا
کوک: واسا من میخوام بزنمش
از من جدا شد و رفت سمت هانجی
هانجی: بیبی من از دست اون پسر نجات بده
کوک: من بیبیه تو نیستم من از وقتی متولد شدم تا به الان مال یک نفر بوده و هستم
اون یارو بلند شد و به سرعت خودشو به جونگکوک رسوند
هانجی: مطمئنی؟
کوک: آره
جونگکوک اومد عقب و دوباره در همون حالت از من اویزون شد
ته: نه نظرم عوض شد سرشو قطع کن
اوسونگ: شرمنده قربان ولی این کار در شأن و شخصیت من نیست
ته: به یه جی بگو اون کارشو بلده
یه جی: چشم قربان
رفتیم تو
کوک: من شیرموزمو میخوام بزا وردارم
اسامی: بیا بگیر
کوک: بده
ته: فعلا ما میخوایم بریم
کوک: کجا
ته: خونه
کوک: نریم " بغض"
ته: چرا نریم
کوک: من میخوام پیش جوجه باشم
اسامی: منو میگه
ته: پس تو اینجا باش من نیم ساعت دیگه میام دنبالت باشه
کوک: کجا میری
ته: یه کار مهم برام پیش اومده
پاهاشو از دور کمرم آزاد کرد و رفت پیش اسامی
کوک: بابای ولی قول دادی نیم ساعت نیم ساعتو یه ثانیه نمیشه
اسامی: کوک وقت شناسه
ته: باشه باشه فعلا
رفتم بیرون و به یورا زنگ زدم
ش مکالمه
ته: چطور پیش میره
یورا: همه ی کارا انجام شده پس لطفا سریع باشین چون امشب از بادیگارد ویژش استفاده نمیکنه
ته: تا یه ربع دیگه کار تمومه
پ مکالمه
✧ ۳1 دقیفه بعد ✧
ته: کار تمومه خب من باید برم
رفتم خونه ی حیمین که با عصبانیت بچها رو به رو شدم
ته: هان چیه
نامی: بیا اینو جمع کن یک دقیفه دیر کردی زده زیر گریه
یونگی: تو بهش یاد دادی به من بگه پیشی
اسامی: هیس خوابش برد
کوک: نخیرم خیلیم بیدارم
ته: بیا اینجا ببینمت
پرید بغلم
هوپی: خیلی وقت نشناسی
ته: بادیگارد ویژش همراش بود
کوک: بابای
بردمش خونه
ته: چرا بهونه گرفتی
کوک: فکر کردم دیگه نمیای دنبالم
ته: از این فکرا نکن الانم بدو بخواب فردا باید بری اکادمی
کوک: چشم فرمانده
ته: اما قبلش یه چیزی یادت نرفته
کوک: چی اهان من اون کارو انجام
نمیدم به جاش بیا پایین قدم نمیرسه
نشستم رو زانو هام که پیشونیمو بوسیده
کوک: این کارو میکنم
از چشماش معلوم بود که خوابش میاد
☆ صبح روز بعد ☆
ویوی کوک
با صدای پچ پچ چند نفر بیدار شدم ولی چشمامو باز نکردم
جیمین: بنظرت باید بره اکادمی
ته: نه نمیزارم بره
اسامی: اخی بچم
یونگی: چطوری این اتفاق افتاده
رونا: دلم به حال بچم میسوزه نگا
یونا: زیر چشماش قرمزه
جونگی: چطوری تهیونگ بگو چطوری
سوهو: چرا بیدار نمیشه
کوک: چی دارید میگید برید گمشید " خواب الود "
یونا: تهیونگ تو یادش دادی
ته: هیس بزار بشینه
کوک: مگه من چمه که دارید درمورد من حرف میزنید
اسامی: صورتت پف کرده
نامی: لبات سرخه
جین: گونه هات صورتیه
کوک: عادیه من وقتی از خواب بیدار میشم همینطورم
هوپی:.........
♡☆