my heart
part ¹⁷
کوک:و اگر کسی مثل تهیونگ باشه به یه ورشم نیست"سرد"
ات:تمام نشد"خنده"
کوک:اتفاقا بیا تمام شد برو از تو اتاق من بیرون"سرد"
"رفت بیرون"
ات:اجوما اجوما یه فکر مهم بیاین امشب بریم بیرون
اجوما:برو پیش ارباب
ات:ولی ارباب خوابه
اجوما:خب وقتی بیدار شد بگو
ات:باشه
"موقع ناهار"
کوک:سلام اجوما
اجوما:سلام پسرم کی بیدار شدی
ات:یه سوال میای امشب بریم بیرون"دهن پر"
کوک:نه"سرد"
ات:با دوهی میرم"دهن پر"
کوک:بازم نه"سرد"
اجوما:پسرم بیا بشین سر غذا
کوک:نه نمیخوام میخوام برم باند خب خسته نباشی اجوما فقط برای اتم یه ندیمه بگیر تا ادمو بیدار نکنه"سرد"
اجوما: خداحافظ ارباب"تعظیم"
ات:بای بای"دست تکون داد-دهن پر"
"کوک رفت"
ات:الان من یه بادیگاردم میخوام خب پس همه ندیمه ها بیان اینجا"داد
همه:بله قر.......ایش "همشون لوسن"
ات:خودتونو معرفی کنین
سامی:سامی هستم"لوس"
اسامی:اسامی هستم"لوس"
میچا:میچام"خودشیفته"
لویین:لویین هستم"لوس"
"همه به ترتیب گفتن"
سولا:مین سولا هستم در خدمت شما"تعظیم"
ات:کس دیگه ای نیست
سولی:ببخشید دیر کردم من لی سولی هستم بانو"تعظیم"
ات:اجوما من سولی رو میخوام"خنده"
اجوما:بقیه شما چون به بانو عمارت احترام نگذاشتن تنبیه هستین و تا زمانی که ارباب میان باید تو اتاق شکنجه بمونین
ات:من سولا هم میخوام ولی سامی و اسامی و لویین و میچا و غیره رو میتونین تنبیه کنین
"بقیه رفتن"
ات:خب سولا و سولی کدومتون رزمی بلدین
سولا:من بلد نیستم ولی فکر کنم خودتون بلدین
ات:افرین خب برین لباس خوشگل بپوشین میخوایم بریم بیرون
سولی:ولی بانو من یکی باید تو اتاقتون بمونه و اتاقتون رو تمیز کنه
سولا:من میمونم حقیقتا نمیخواستم بیام بیرون
ات:باشه قبول
"ساعت ۷ شب"
ات:سولی بده خودم میارم تو سلام اجوما و سلام ارباب"خنده"
اجوما:خانم چرا رفتین بیرون
سولا:سلام هق"گریه"
سولی:ا.....ار........ارب.....ارباب"لکنت"
ات:سولا خوبی"تعجب"
سولا:اوهم هق"گریه"
کوک:تو چرا بدون اجازه رفتی بیرون "سرد"
ات:من ازت اجازه نخواستم فقط بهت گفتم که اگر بخوای بری بیرون میتونی با من بیای و حالا سولا بیا اینجا سولی توهم نترس "ریلکس"
کوک:اجوما بقیه ندیمه ها کجان
اجوما:تنبیه شدن
کوک:به چه دلیل نکنه میخوای بگی چون به این احترام نگذاشتن
اجوما:اینم دلیلشه ولی اونا همشون لوس یا خودشیفته هستن و کاری انجام نمیدن"ناراحت"
کوک:به لویین بگو بیاد
اجوما:لویین"داد"
لویین:چته....سلام ارباب"خنده-لوس"
ات:زارت بیاین بریم سولی و سولا"میزنه به شونه لویین"
کوک:این چه لباسیه مگه من لباس درست حسابی برای ندیمه ها نگرفتم
لویین:مگه چشه ارباب
کوک:کوتاه و بازه و چرا به اجوما کمک نمیکنین
لویین:ما به این جونی که میتونیم برده جنسی بشیم و از خدامونه نباید به یه ......
کوک:و اگر کسی مثل تهیونگ باشه به یه ورشم نیست"سرد"
ات:تمام نشد"خنده"
کوک:اتفاقا بیا تمام شد برو از تو اتاق من بیرون"سرد"
"رفت بیرون"
ات:اجوما اجوما یه فکر مهم بیاین امشب بریم بیرون
اجوما:برو پیش ارباب
ات:ولی ارباب خوابه
اجوما:خب وقتی بیدار شد بگو
ات:باشه
"موقع ناهار"
کوک:سلام اجوما
اجوما:سلام پسرم کی بیدار شدی
ات:یه سوال میای امشب بریم بیرون"دهن پر"
کوک:نه"سرد"
ات:با دوهی میرم"دهن پر"
کوک:بازم نه"سرد"
اجوما:پسرم بیا بشین سر غذا
کوک:نه نمیخوام میخوام برم باند خب خسته نباشی اجوما فقط برای اتم یه ندیمه بگیر تا ادمو بیدار نکنه"سرد"
اجوما: خداحافظ ارباب"تعظیم"
ات:بای بای"دست تکون داد-دهن پر"
"کوک رفت"
ات:الان من یه بادیگاردم میخوام خب پس همه ندیمه ها بیان اینجا"داد
همه:بله قر.......ایش "همشون لوسن"
ات:خودتونو معرفی کنین
سامی:سامی هستم"لوس"
اسامی:اسامی هستم"لوس"
میچا:میچام"خودشیفته"
لویین:لویین هستم"لوس"
"همه به ترتیب گفتن"
سولا:مین سولا هستم در خدمت شما"تعظیم"
ات:کس دیگه ای نیست
سولی:ببخشید دیر کردم من لی سولی هستم بانو"تعظیم"
ات:اجوما من سولی رو میخوام"خنده"
اجوما:بقیه شما چون به بانو عمارت احترام نگذاشتن تنبیه هستین و تا زمانی که ارباب میان باید تو اتاق شکنجه بمونین
ات:من سولا هم میخوام ولی سامی و اسامی و لویین و میچا و غیره رو میتونین تنبیه کنین
"بقیه رفتن"
ات:خب سولا و سولی کدومتون رزمی بلدین
سولا:من بلد نیستم ولی فکر کنم خودتون بلدین
ات:افرین خب برین لباس خوشگل بپوشین میخوایم بریم بیرون
سولی:ولی بانو من یکی باید تو اتاقتون بمونه و اتاقتون رو تمیز کنه
سولا:من میمونم حقیقتا نمیخواستم بیام بیرون
ات:باشه قبول
"ساعت ۷ شب"
ات:سولی بده خودم میارم تو سلام اجوما و سلام ارباب"خنده"
اجوما:خانم چرا رفتین بیرون
سولا:سلام هق"گریه"
سولی:ا.....ار........ارب.....ارباب"لکنت"
ات:سولا خوبی"تعجب"
سولا:اوهم هق"گریه"
کوک:تو چرا بدون اجازه رفتی بیرون "سرد"
ات:من ازت اجازه نخواستم فقط بهت گفتم که اگر بخوای بری بیرون میتونی با من بیای و حالا سولا بیا اینجا سولی توهم نترس "ریلکس"
کوک:اجوما بقیه ندیمه ها کجان
اجوما:تنبیه شدن
کوک:به چه دلیل نکنه میخوای بگی چون به این احترام نگذاشتن
اجوما:اینم دلیلشه ولی اونا همشون لوس یا خودشیفته هستن و کاری انجام نمیدن"ناراحت"
کوک:به لویین بگو بیاد
اجوما:لویین"داد"
لویین:چته....سلام ارباب"خنده-لوس"
ات:زارت بیاین بریم سولی و سولا"میزنه به شونه لویین"
کوک:این چه لباسیه مگه من لباس درست حسابی برای ندیمه ها نگرفتم
لویین:مگه چشه ارباب
کوک:کوتاه و بازه و چرا به اجوما کمک نمیکنین
لویین:ما به این جونی که میتونیم برده جنسی بشیم و از خدامونه نباید به یه ......
۳.۷k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.