⛓🖇my dady🖇⛓ p.6

ویو ا.ت
رفتم خونه و ماشین و دادم بادیگارد پارک کرد رفتم تو خونه سلام کردم و رفتم بالا تو اتاقماجوما امد تو اتاقم و گفت ناهار اماده هست ....
رفتم سر میز وسطای غذا بود که گفتم ....
ا.ت: مامان میشه یه نوبت پیش ارایشگاه برام بگیری ؟ میخوام زیر موهامو با یکم از جلوشو حالت مش بکنم(عکسش اسلاید بعدی اندازه موهاشم تا یکم بالای باسنش مدلش هم دقیقا مثل تو عکس )
م.ا.ت:واسه کی ؟

ا.ت:ساعت۳

م.ا.ت:بش

بعد از  ناهار رفتم تو اتاقم دونیم بود پنتینم و پوشیدم و شلوارک ابی اسمونیم و روش کردم و یه کرای استین بلند مشکی پوشیدمو کت لی هم پوشیدم رو کراب ورفتم تو ماشین به سمت اریشگاه رفتم و یه ۱ ساعتی تو اریشگاه بودم.........

امدم بیرون و رفتم به سمت باشگاه .....







(ویو بیت نا)
با بچه ها تو باشگاه بودیم که ا.ت امد ....

ا.ت:سلام

بقیه :سلام

ا.ت: خوب امدم بگم بچه ها دفاع شخصی بلدید

هه جی (یکی از بچه ها ): همه بلدن

ا.ت: چه خوب خواستم بگم جلوی من بعذب نباشید و هرچی خواستید بگید من کار دارم باید برم جای و راستی از فردا یه اکیپیم و همه جا باهم میریم فردا صبح مدرسه میبینمتون ............

بقیه : بای


(ویو جیمین)

نشسته بودم تو خونه که گوشیم زنگ خورد معلوم بود کی بود دیگه
جیمین:ها ؟
کوک:میخوام برم بار میای
جیمین:ها..
کوک: زهر مار .. درست جواب بده الان میام دنبالت
جیمین: اک

متظر کوک بودم که بیاد

لایک کامنت