وقتی باردار بودی و اون خیلی مواظبت بود ~~~
وقتی باردار بودی و اون خیلی مواظبت بود ~~~
+ این سوپرایز حتما حالت رو خوب میکنه
$چه سوپرایزی *چشمایی که برق میزنه *
+ این سوپرایز ( جعبه رپ از پشتش در میاره )
$چیه توش؟!
+ خودت باز کن
$ *در حال باز کردن جعبه * ا.ت
+ بله
$عاشقتم عشق خودمی *سفت بغلش میکنه *
+ منم عاشقتم آره بچه رو میکشی
$ خیلی عاشقتم اصن حد نداره میدونی
+ تازه فهمیدم 😄
$ مرسی که این کوچولو رو برامون آوردی عشقم
+ خواهش میکنم
( پرش به 8 ماه بعد )
a,t
تو این هشت ماه شوگا خیلی مواظب منه حتی نمیزاره برم از پله ها پایین چون به قول خودش بچه میمیره
خودش برام غذا میاره خودش لباسام رو عوض میکنه خودش حموم میبرتم اصن یعنی میخوام براش بمیرم چون خیلی به فکرمه 😅
( دقت کنید که تو این 8 ماه بارداری ا.ت هیچ اتفاق خاصی نیوفتاده که پرش زمانی گرفتیم اوکی!! )
Soga
انقد مراقب ا.ت بودم که دیگه خودش کلافه شده بود ولی این یک ماه آخر باید یکم بیشتر مراقبش باشم آجوما هم میگه که خیلی دیگه حساسم ولی این دیگه ماه آخر هست آگه مواظب نباشم یکم صحله هنگاری کنم تموم میشه دیگه بچه نخواهم داشت.
تازه اونم یه پسر کوچولوی هشت ماهه که بچه پسر همیشه آرزوم بود 😅
اصن اوف چی بشه این خانواده فقد بخوابن حیح
از افکارم در اومدم دیدم آجوما یه ساعته داره صدام میکنه میگه مامان بابام اومدن یاخدا اگه بفهمن ا.ت بچه داره چی منو میکشن نامه طلاق منو دستی مینویسن
$ ا وا سلام مان سلام بابا
( مامان^ بابای√ شوگا )
√چیه چته پسر جون چرا استرس داری
^ نگران نباش تو هم شکل بابات احمقی تو این خانواده فقد منو عروسم عقل داریم ا.ت عزیزم به ما گفته
$ مامان من احمقم
√ خانوم از شما بعید بود به من بگی احمق
^ خب من کسه دیگه ای غیر شما دوتا احمق نمیبینم میخوام برم عروسم رو ببینم گمشو اون ور
$ بابا؟!
√ ها
$الان مامان مارو به تخمش گرفت
√ آره پسرم
$ ما واقعا خیلی احمقیم نه ؟!
√ خیر پسرم اگه احمق بودیم که از پس این دوتا رن پر خرج بر نمیومدیم
$ بابا
√ بابا مرض انقد سوال نپرس گاو کد خدا
$ باشه باشه ببخشید
√ ببخشیدو بزارم سر قبرم
$دور از جون
√ مرتیکه پاچه خوار
گایز من کم مینویسم چون حالم خوب نیست بعدن جبران میکنم 🙂💕
+ این سوپرایز حتما حالت رو خوب میکنه
$چه سوپرایزی *چشمایی که برق میزنه *
+ این سوپرایز ( جعبه رپ از پشتش در میاره )
$چیه توش؟!
+ خودت باز کن
$ *در حال باز کردن جعبه * ا.ت
+ بله
$عاشقتم عشق خودمی *سفت بغلش میکنه *
+ منم عاشقتم آره بچه رو میکشی
$ خیلی عاشقتم اصن حد نداره میدونی
+ تازه فهمیدم 😄
$ مرسی که این کوچولو رو برامون آوردی عشقم
+ خواهش میکنم
( پرش به 8 ماه بعد )
a,t
تو این هشت ماه شوگا خیلی مواظب منه حتی نمیزاره برم از پله ها پایین چون به قول خودش بچه میمیره
خودش برام غذا میاره خودش لباسام رو عوض میکنه خودش حموم میبرتم اصن یعنی میخوام براش بمیرم چون خیلی به فکرمه 😅
( دقت کنید که تو این 8 ماه بارداری ا.ت هیچ اتفاق خاصی نیوفتاده که پرش زمانی گرفتیم اوکی!! )
Soga
انقد مراقب ا.ت بودم که دیگه خودش کلافه شده بود ولی این یک ماه آخر باید یکم بیشتر مراقبش باشم آجوما هم میگه که خیلی دیگه حساسم ولی این دیگه ماه آخر هست آگه مواظب نباشم یکم صحله هنگاری کنم تموم میشه دیگه بچه نخواهم داشت.
تازه اونم یه پسر کوچولوی هشت ماهه که بچه پسر همیشه آرزوم بود 😅
اصن اوف چی بشه این خانواده فقد بخوابن حیح
از افکارم در اومدم دیدم آجوما یه ساعته داره صدام میکنه میگه مامان بابام اومدن یاخدا اگه بفهمن ا.ت بچه داره چی منو میکشن نامه طلاق منو دستی مینویسن
$ ا وا سلام مان سلام بابا
( مامان^ بابای√ شوگا )
√چیه چته پسر جون چرا استرس داری
^ نگران نباش تو هم شکل بابات احمقی تو این خانواده فقد منو عروسم عقل داریم ا.ت عزیزم به ما گفته
$ مامان من احمقم
√ خانوم از شما بعید بود به من بگی احمق
^ خب من کسه دیگه ای غیر شما دوتا احمق نمیبینم میخوام برم عروسم رو ببینم گمشو اون ور
$ بابا؟!
√ ها
$الان مامان مارو به تخمش گرفت
√ آره پسرم
$ ما واقعا خیلی احمقیم نه ؟!
√ خیر پسرم اگه احمق بودیم که از پس این دوتا رن پر خرج بر نمیومدیم
$ بابا
√ بابا مرض انقد سوال نپرس گاو کد خدا
$ باشه باشه ببخشید
√ ببخشیدو بزارم سر قبرم
$دور از جون
√ مرتیکه پاچه خوار
گایز من کم مینویسم چون حالم خوب نیست بعدن جبران میکنم 🙂💕
۵.۶k
۰۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.