وقتی که....
علامت ات. علامت شوگا_. علامت یونا/. عاممم خب من اسمم اته ۲ ساله با شوگا ازدواج کردم
یونگی جدیدن بخاطر کامبکش زیاد خونه نبود داشتم فکر میکردم که گوشیم زنگ خورد دیدم یوناس یونا دوستمه /سلااممم گاو +صلامم خررر /میگم میای بریم بار یونگی هم که نیس پس بیا لطفاااا +(یکم فکر کردم) عامم باش
رفتم یه لباس نه خیلی باز نه خیلی بسته پوشیدم یه آرایش ملایمم کردم (ببشیددد من الان خوابم میاد همون فلش میزنم)
رفتیم باز و اینا که یهو یکی بود شبیه یونگی گفتم نه بابا حتما یکی دیگس یهو برگشت منو دید منم پشمام ریخته بود یونگی رگ گردنش زده بود بیرون
منو برد خونه انداخت روی تخت
+یو... یونگی م.. من مع... معذرت میخوام
_عامم نمیشه مگه من نگفتم از رفتن به بار خوشم نمیاد؟هوم؟؟
+غلط کردم یونگی(همراه با بغض)
_نوچ نمیشه
ساعت ۴:۰۰ صبح
+یونگی دهنمو سرویس کردی تا یه هفته نمیتونم راه برم
_حقته تا باشی نری بار
+بیشور من درد دارم(با بغض صگی)
_باش بابا بیا بریم حموم
+منو بلند کرد برد توی حموم وانو پر آب کرد خودش نشست منم گذاشت روی پاش شروع کرد به ماشاژ دادن دلم منم کم کم خوابم برد
یونگی ویو
دیدم ات خوابش برده حوله رو دورش پیچیدم آوردمش بیرون گذاشتمش روی تخت خودمم کنارش خوابیدم
(گایز وقتی اومدن خونه ساعت ۲:۰۰ شب یا صبح بود)
این از درخواستی که کردی:)
یونگی جدیدن بخاطر کامبکش زیاد خونه نبود داشتم فکر میکردم که گوشیم زنگ خورد دیدم یوناس یونا دوستمه /سلااممم گاو +صلامم خررر /میگم میای بریم بار یونگی هم که نیس پس بیا لطفاااا +(یکم فکر کردم) عامم باش
رفتم یه لباس نه خیلی باز نه خیلی بسته پوشیدم یه آرایش ملایمم کردم (ببشیددد من الان خوابم میاد همون فلش میزنم)
رفتیم باز و اینا که یهو یکی بود شبیه یونگی گفتم نه بابا حتما یکی دیگس یهو برگشت منو دید منم پشمام ریخته بود یونگی رگ گردنش زده بود بیرون
منو برد خونه انداخت روی تخت
+یو... یونگی م.. من مع... معذرت میخوام
_عامم نمیشه مگه من نگفتم از رفتن به بار خوشم نمیاد؟هوم؟؟
+غلط کردم یونگی(همراه با بغض)
_نوچ نمیشه
ساعت ۴:۰۰ صبح
+یونگی دهنمو سرویس کردی تا یه هفته نمیتونم راه برم
_حقته تا باشی نری بار
+بیشور من درد دارم(با بغض صگی)
_باش بابا بیا بریم حموم
+منو بلند کرد برد توی حموم وانو پر آب کرد خودش نشست منم گذاشت روی پاش شروع کرد به ماشاژ دادن دلم منم کم کم خوابم برد
یونگی ویو
دیدم ات خوابش برده حوله رو دورش پیچیدم آوردمش بیرون گذاشتمش روی تخت خودمم کنارش خوابیدم
(گایز وقتی اومدن خونه ساعت ۲:۰۰ شب یا صبح بود)
این از درخواستی که کردی:)
۳.۰k
۳۰ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.