فیک تهیونگ پارت:۷
Fake taehyong part : 7
(ویو حال )
ات برگشت تا چک کنه اون فرد اشنا کجا رفته
و همین ک برگشت با چشم های مشکی براقی ک زل زده به چشماش رو به رو شد
درسته دوباره همون چهره ایی ک نشون میداد اون پدر ات هستش
(ویو ات )
الان نمیدونم باید چیکار کنم
خستم
از همه چی
دیگ نمیخوام ادامه بدم چرا انقد محدودیت
چرا
چرا
هزارتا چرا توی مغزمه مگ من چن سالمه
+:بابا لطفا ولم کن .بابا خواش میکنم حرف بزن چرا فقط نگاهم میکنی بابا همه چی جور شده قول میدم هیچ کاری جز درس خوندن نکنم بابا لطفا آیندمو خراب نکن(داد ، گریه)
مرد :دخترم فکر کنم اشتباه گرفتی من پدر شما نیستم
ات که الان هیچی حالیش نمیشد با پوز خند جواب مرد اشنا رو ک الان دیگ ی غریبه بود رو داد
+:بابا داری شوخی میکنی یا مستی منم ات
مرد:ببخشید دخترم اشتباه گرفتی من پدر شما نیستی
+:مگه میشه ولی شما خیلی شبیه به پدرمین
مرد:ولی حالا ک نیستم
ات ک محو ب نگاه کردن به مرده غریبه بود با صدای لیان ب خودش اومد
&:ات حرکت کن
+:باشه
&:اول من میرم بعد تو بیا
بعد تموم کردن کارا دخترا ب سمت هواپیما با ماشین های بدون در سفید
رنگی به ورودی هواپیما رفتند
ات با تمام استرسی ک داشت شروع کرد بی صدا ب اشک ریختن و خداحافظی با ایران ش .........
#بی_تی_اس #فیک #فیلم_کره_ای #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیکشن #رمان #وانشات #کیپاپ #رمان #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیک_نامجون #فیک_جین #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #رمان_بی_تی_اس
(ویو حال )
ات برگشت تا چک کنه اون فرد اشنا کجا رفته
و همین ک برگشت با چشم های مشکی براقی ک زل زده به چشماش رو به رو شد
درسته دوباره همون چهره ایی ک نشون میداد اون پدر ات هستش
(ویو ات )
الان نمیدونم باید چیکار کنم
خستم
از همه چی
دیگ نمیخوام ادامه بدم چرا انقد محدودیت
چرا
چرا
هزارتا چرا توی مغزمه مگ من چن سالمه
+:بابا لطفا ولم کن .بابا خواش میکنم حرف بزن چرا فقط نگاهم میکنی بابا همه چی جور شده قول میدم هیچ کاری جز درس خوندن نکنم بابا لطفا آیندمو خراب نکن(داد ، گریه)
مرد :دخترم فکر کنم اشتباه گرفتی من پدر شما نیستم
ات که الان هیچی حالیش نمیشد با پوز خند جواب مرد اشنا رو ک الان دیگ ی غریبه بود رو داد
+:بابا داری شوخی میکنی یا مستی منم ات
مرد:ببخشید دخترم اشتباه گرفتی من پدر شما نیستی
+:مگه میشه ولی شما خیلی شبیه به پدرمین
مرد:ولی حالا ک نیستم
ات ک محو ب نگاه کردن به مرده غریبه بود با صدای لیان ب خودش اومد
&:ات حرکت کن
+:باشه
&:اول من میرم بعد تو بیا
بعد تموم کردن کارا دخترا ب سمت هواپیما با ماشین های بدون در سفید
رنگی به ورودی هواپیما رفتند
ات با تمام استرسی ک داشت شروع کرد بی صدا ب اشک ریختن و خداحافظی با ایران ش .........
#بی_تی_اس #فیک #فیلم_کره_ای #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیکشن #رمان #وانشات #کیپاپ #رمان #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیک_نامجون #فیک_جین #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #رمان_بی_تی_اس
۸.۸k
۲۵ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.