رمان مافیای من فصل ۳ فراموش شده پارت ۶(اخر) (منو می بخشی؟)
_____________
که همین بوسه باعث شد خاطرات ا/ت برگرده بعد چندمین از هم جدا شدن
ا/ت: کوک خیلی دوست دارم*گریه شدید و بغلش میکنه*
کوک: من بیشتر ا/ت یادت میاد؟
ا/ت:اهوم کوک*گریه*
کوک: منو میبخشی *گریه اروم*
ا/ت: ارهههه
خوب دیگه اینا رفتن پایین و به بقیه گفتن ا/ت هم مکس رو به بچه ها معرفی کرد
و سرانجام ا/ت و کوک صاحب یک پسر شدن و دیگه به خوبی و خوشی زندگی کردن و این دو پرنده های عاشق بهم قول دادن هر اتفاقی افتاد باهم بمونن
خوببب. بلاخره تموم شد برید خونه هاتون
فصل ۴ هم نداره بای بای
و نمیدونم چه مرضی داشتم پارت قبلی تمومش نکردم😊
که همین بوسه باعث شد خاطرات ا/ت برگرده بعد چندمین از هم جدا شدن
ا/ت: کوک خیلی دوست دارم*گریه شدید و بغلش میکنه*
کوک: من بیشتر ا/ت یادت میاد؟
ا/ت:اهوم کوک*گریه*
کوک: منو میبخشی *گریه اروم*
ا/ت: ارهههه
خوب دیگه اینا رفتن پایین و به بقیه گفتن ا/ت هم مکس رو به بچه ها معرفی کرد
و سرانجام ا/ت و کوک صاحب یک پسر شدن و دیگه به خوبی و خوشی زندگی کردن و این دو پرنده های عاشق بهم قول دادن هر اتفاقی افتاد باهم بمونن
خوببب. بلاخره تموم شد برید خونه هاتون
فصل ۴ هم نداره بای بای
و نمیدونم چه مرضی داشتم پارت قبلی تمومش نکردم😊
۱۰.۱k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.