پارت 4
رفتیم توی خونه تاعو اتاق منو بهم نشون داد خیلی قشنگ بود تاعو :امیدوارم خوشت اومده باشه ا / ت : پریدم بغلش معلومه خیلی قشنگه مگه میشه خوشم نیومده باشه ....عه کریس اینجا چیکار میکنین .کریس با اخم گفت :اگه کارتون تمام شد بیاین پایین .تاعو :فکر کنم از الان جونمو از دست دادم دیگه .ا / ت :😂 فکر کنم...... تاعو میگم تو میدونی کریس چرا با من اینطوریه ؟ تاعو یکم مکث کرد وگفت :اون اینجوریه تو خیلی اهمیت نده😁. من یکم یه تاعو مشکوک شدم و سری تکون دادمو رفتم پایین . بعد شام رفتیم اتاق کار تاعو برای جلسه و کاری که قرار بود انجام بدیم .. از فردا ماموریت شروع میشد و ما باید اماده باشیم .اتاق جلسه) تاعو:خب کیو میخواین بفرستین توی بار .. همه روبه کریس کردن من گفتم :من میریم
-لازم نکرده+خیلم کرده من میرم-نه ..تاعو یکیو پیدا کن تاعو : ولی داداش بهتر نبود زود تر میگفتی الان .. کریس : پس تو چیکاره ای اینجا ها یکیو پیدا کن . ا / ت : من میرم تمام حرفی دیگه ای ندارین برم بخوابم فردا برم وسایل کارمو بخرم . کریس : وسایل کارت چیه اونوقت . ا / ت : لباس😊 کریس : لباس چی😡
ا / ت : اونش دیگه بستگی به خودم داره باشه اقای وو فعلا برم بکپم. ازدید کریس) وقتی رفت مطمئن که شدم همه برگشتن طرفم .لوهان : کریس یادت که نرفته برای چی اونو اوردیم از پرورشگاه لی : راست میگه نباید برات مهم باشه تاعو : درسته بچه ها ولی باید مراقبش باشیم .... کریس تو عاشقش که نشدی .
کریس : معلومه که نه این چرت و پرتا چیه میگی تاعو باشه فقط یکیو بزارین مراقبش باشه که گند نزنه
تاعو : اوکیه داداش نگران نباش .وقتی میخواستم برم توی اتاقم دیدم در اتاق ا / ت بازه رفتم و تو نشستم لب تخت و موهاشو کنار زدم نگاش کردم و توی دلم گفتم :من اخه چطور
دلم میاد با تو این کارو بکنم کاش میتونستم عاشقت بشم هرچند شدم ولی من مغرور تر از اون حرفام که بخوام انتقاممو فراموش کنم ببخشید بعد از اون روشو انداختم و از اتاقش اومدم بیرون تاعو رو دیدم تاعو : بیا کارت دارم . بردم توی بالکن اخر همون راهرو .تاعو : کریس تو عاشق ا / ت شدی درسته کریس یه بار پرسیدی گفتم نه اومد برم ولی با حرفی که زد سر جام موندم .....
-لازم نکرده+خیلم کرده من میرم-نه ..تاعو یکیو پیدا کن تاعو : ولی داداش بهتر نبود زود تر میگفتی الان .. کریس : پس تو چیکاره ای اینجا ها یکیو پیدا کن . ا / ت : من میرم تمام حرفی دیگه ای ندارین برم بخوابم فردا برم وسایل کارمو بخرم . کریس : وسایل کارت چیه اونوقت . ا / ت : لباس😊 کریس : لباس چی😡
ا / ت : اونش دیگه بستگی به خودم داره باشه اقای وو فعلا برم بکپم. ازدید کریس) وقتی رفت مطمئن که شدم همه برگشتن طرفم .لوهان : کریس یادت که نرفته برای چی اونو اوردیم از پرورشگاه لی : راست میگه نباید برات مهم باشه تاعو : درسته بچه ها ولی باید مراقبش باشیم .... کریس تو عاشقش که نشدی .
کریس : معلومه که نه این چرت و پرتا چیه میگی تاعو باشه فقط یکیو بزارین مراقبش باشه که گند نزنه
تاعو : اوکیه داداش نگران نباش .وقتی میخواستم برم توی اتاقم دیدم در اتاق ا / ت بازه رفتم و تو نشستم لب تخت و موهاشو کنار زدم نگاش کردم و توی دلم گفتم :من اخه چطور
دلم میاد با تو این کارو بکنم کاش میتونستم عاشقت بشم هرچند شدم ولی من مغرور تر از اون حرفام که بخوام انتقاممو فراموش کنم ببخشید بعد از اون روشو انداختم و از اتاقش اومدم بیرون تاعو رو دیدم تاعو : بیا کارت دارم . بردم توی بالکن اخر همون راهرو .تاعو : کریس تو عاشق ا / ت شدی درسته کریس یه بار پرسیدی گفتم نه اومد برم ولی با حرفی که زد سر جام موندم .....
۲۱.۵k
۰۳ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.