پارت ۱۴
دوساعت بعد مهمونی تموم شد و سوجین اومد عمارت خودش
خب مثل همیشه پرش زمانی داریم هیع هیع
پرش زمانی به دو ماه بعد
از زبان جونگکوک
الان نزدیک یک ماه هست که من با لونا ازدواج کردم ولی هنوز هیچ کدوم از اموالم رو به نامش نزدم ولی چون خیلی دوسش دارم قراره که فردا بریم بزنم به نامش
لونا:عشقم امشب با دوستام دارم میرم بیرون
جونگکوک:خیلی خب برو
از زبان سوجین
داشتم میرفتم بیرون که یونگ هی و می سان اومدم
یونگ هی:سلام خر شرک
سوجین:سلام چطورید
می سان:سلام مرسی تو خوبی داشتی جایی میرفتی
سوجین:آره حوصلم سر رفته بود داشتم میرفتم بیرون بچرخم
می سان:خب مام میایم
سوجین:اوکی بشینید بریم
لایک یادتون نره خوشگلا😘😘
خب مثل همیشه پرش زمانی داریم هیع هیع
پرش زمانی به دو ماه بعد
از زبان جونگکوک
الان نزدیک یک ماه هست که من با لونا ازدواج کردم ولی هنوز هیچ کدوم از اموالم رو به نامش نزدم ولی چون خیلی دوسش دارم قراره که فردا بریم بزنم به نامش
لونا:عشقم امشب با دوستام دارم میرم بیرون
جونگکوک:خیلی خب برو
از زبان سوجین
داشتم میرفتم بیرون که یونگ هی و می سان اومدم
یونگ هی:سلام خر شرک
سوجین:سلام چطورید
می سان:سلام مرسی تو خوبی داشتی جایی میرفتی
سوجین:آره حوصلم سر رفته بود داشتم میرفتم بیرون بچرخم
می سان:خب مام میایم
سوجین:اوکی بشینید بریم
لایک یادتون نره خوشگلا😘😘
۸۸۱
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.