+تهیونگ؟
+تهیونگ؟
_اینطوری صدام نکن جونگکوکا این پیرمرد طاقت نداره..
+تو پیرمرد نیستی تو جذاب ترین سرگرد روی زمینی
"تهیونگ کمی اخم کرد و با شیطنت گفت:"
_الان جذابیت منو محدود کردی؟
"کوک با تعجب نگاش کرد"
+منظورت چیه؟
_تو نگفتی جذاب ترین مرد دنیا..تازه نگفتی جذاب ترین مرد روی زمین، فقط گفتی جذاب ترین سرگرد روی زمین...تاحالا اینقدر جذابیتم محدود نشده بود
"جونگکوک خنده ی بلند و شیرینی کرد و ابروهاشو بالا انداخت"
+اوم من اصلا منظورم این نبود، تو میتونی جذاب ترین پلیس رو زمینم یاشی
"تهیونگ چشم غره با نمکی به پسرش رفت و رو پاهاش نشوند"
_خب میتونم حداقل دلمو به این خوش کنم نه؟
"جونگکوک چندلحظه بدون حرف بهش خیره شد"
+نه...تو میتونی زیبا ترین چیزی باشی که خدا خلق کرده.
"تهیونگ تک خنده ای کرد و سرش و به تاسف تکون داد:"
_باز که دروغ گفتی..نمیدونی دروغ گفتنت دیوونم میکنه؟
+دروغ نگفتم ژنرال..دزیره واقعی اگه ناپلئون منو داشت حتی اگه بهش خیانتم کرده بود دل به باپتیست* نمیداد!
"ولی تهیونگ که کل هوشش
تو اون دو کلمه جاموند: ناپلئون من"
_اینطوری صدام نکن جونگکوکا این پیرمرد طاقت نداره..
+تو پیرمرد نیستی تو جذاب ترین سرگرد روی زمینی
"تهیونگ کمی اخم کرد و با شیطنت گفت:"
_الان جذابیت منو محدود کردی؟
"کوک با تعجب نگاش کرد"
+منظورت چیه؟
_تو نگفتی جذاب ترین مرد دنیا..تازه نگفتی جذاب ترین مرد روی زمین، فقط گفتی جذاب ترین سرگرد روی زمین...تاحالا اینقدر جذابیتم محدود نشده بود
"جونگکوک خنده ی بلند و شیرینی کرد و ابروهاشو بالا انداخت"
+اوم من اصلا منظورم این نبود، تو میتونی جذاب ترین پلیس رو زمینم یاشی
"تهیونگ چشم غره با نمکی به پسرش رفت و رو پاهاش نشوند"
_خب میتونم حداقل دلمو به این خوش کنم نه؟
"جونگکوک چندلحظه بدون حرف بهش خیره شد"
+نه...تو میتونی زیبا ترین چیزی باشی که خدا خلق کرده.
"تهیونگ تک خنده ای کرد و سرش و به تاسف تکون داد:"
_باز که دروغ گفتی..نمیدونی دروغ گفتنت دیوونم میکنه؟
+دروغ نگفتم ژنرال..دزیره واقعی اگه ناپلئون منو داشت حتی اگه بهش خیانتم کرده بود دل به باپتیست* نمیداد!
"ولی تهیونگ که کل هوشش
تو اون دو کلمه جاموند: ناپلئون من"
۲.۰k
۲۵ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.